برادر/خواهر گرامی ما،
به خورشید به تعداد سیاراتی که می تواند به دورش بچرخد، به درخت به تعداد شاخه هایی که می تواند تحمل کند، و به انسان به تعداد دست هایی که می تواند حمل کند، داده شده است. بار شتر جداست و بار مورچه جدا. به ماهی پرواز و به شیر شنا کردن را پیشنهاد نکرده است.
به انسانها در این میدان امتحان، به نسبت تواناییهایشان، و حتی به عنوان لطفی از جانب خداوند، تکالیفی کمتر از توانشان داده شده است. انجام تمام اوامر الهی و اجتناب از تمام نواهی او در حد توان هر انسان است.
آیا نهایت قدرت ما، خواندن پنج وقت نماز و روزه گرفتن یک ماه است؟ البته که نه!
اگر مردم این حقیقت را به خوبی درک کنند، صبور باشند، اراده خود را تضعیف نکنند و از همه مهمتر، باری بر دوش یکدیگر نباشند، همگی به راحتی بار خود را بر دوش خواهند کشید و با سربلندی از این میدان امتحان خارج خواهند شد.
در مورد آیه شریفه فوق، تفاسیر متعددی صورت گرفته است. در شاخههای مختلف علوم، احکام متعددی مطابق با روح این آیه صادر شده است. به عنوان مثال، حکم شده است که فردی که ثروتمند نیست، از دادن زکات معاف است، و همچنین فردی که دست یا پایش قطع شده است، از شستن آن عضو در وضو معاف است.
دانشمندان علم عقاید
در صورتی که
“توانمندسازی”
مسئلهاش
“عقل”
از این جنبه به موضوع پرداخته و به یک سوال متداول اینگونه پاسخ داده اند:
«انسانی که در گوشهای دورافتاده از جهان زندگی میکند و از زندگی اجتماعی بیخبر است، تنها در قبال حقایقی که با عقل مجرد خود قادر به درک آن است، مسئول است!»
عقل مجرد، “عقلی است که به آن دستورات الهی نرسیده، از نور نبوت بهرهمند نشده و راهنمایی ندارد.”
میتوانیم آن را به این صورت توصیف کنیم. اما در مورد حوزهای که چنین عقلی میتواند به آن دست یابد، نظرات متفاوتی وجود دارد. از جمله امامان عقیده
به نظر ماتوریدی
انسان با عقل مجرد خود می تواند به وجود خالق خود پی ببرد. این شخص در قبال ایمان به خدا مسئول است، اما در قبال سایر ارکان ایمان و احکام اسلامی مسئولیتی ندارد.
یکی دیگر از امامان عقیده،
حضرت اشعری اما
او از این ایده دفاع میکند که برای چنین فردی، شناخت خدا با صفات و نامهایش بدون پیامبر بودن غیرممکن است، و میگوید که این شخص حتی اگر سنگ را بپرستد، از اهل نجات، یعنی رستگاران خواهد بود.
همانطور که مشاهده میشود، نکته اساسی که هر دو امام بر آن اتفاق نظر دارند این است: شخص در شرایطی که در آن قرار دارد، به هر آنچه که عقلش توانایی درک آن را دارد، مسئول است…
سوال:
«پروردگارا! بار سنگینی را که بر پیشینیان ما نهادی، بر ما مگذار.»
آیه ای هست. اما گفته می شود که خدا باری را بر دوش انسان نمی گذارد که نتواند آن را تحمل کند. آیا بین این دو موضوع تناقضی وجود دارد؟
در آیه شریفه آمده است که خداوند متعال بر بندگانش بار سنگین نخواهد نهاد. در ادامه نیز امر فرموده است که در صورت خطا و گناه، از او بخواهیم که این بار را بر ما ننهد. زیرا هرچه یهودیان در خطا و گناه زیادهروی میکردند، بارشان سنگینتر میشد. خداوند متعال امر فرموده است که از او بخواهیم تا امت محمد (ص) را به این صورت مجازات نکند، همانند یهودیان.
خداوند هیچ موجود زندهای را به چیزی که او را ناتوان کند یا به سختی اندازد، مکلف نمیکند. بلکه او را به قدر توانش مکلف میسازد. هر خیری که انسان انجام دهد به نفع اوست و هر شری که انجام دهد به ضرر اوست.
بگویید:
“پروردگارا،”
اگر فراموش کنیم یا سهواً اشتباهی مرتکب شویم، از ما درگذر. ما را به خاطر قصورمان مجازات مکن.
پروردگارا،
همانطور که بر یهودیان و مسیحیان پیش از ما بار نهادی، بر ما بارهایی که توان تحمل آن را نداریم و ما را به سختی میاندازد، بار مکن.
پروردگارا،
ما را به اعمالی که توانایی انجام آن را نداریم، مکلف مگردان. از تقصیرات ما درگذر. گناهان ما را بپوشان. ما را رسوا مکن و ما را به رحمت فراگیر خود فراگیر. تو با یاری خود دوست ما هستی. زیرا ما به تو ایمان داریم و از تو اطاعت میکنیم. تو ما را بر کافران پیروز گردان. ما را بر کسانی که با انکار توحید تو، بتها و طاغوتها را میپرستند، غالب گردان. زیرا ما مؤمنان، پیروان تو هستیم.
در آیه شریفه
“هر کس نیکی کند به نفع خود کرده و هر کس بدی کند به ضرر خود کرده است.”
چنین فرموده شده است. عبدالله بن عباس گفته است که عملى که بنده به دست مىآورد، اعمالى است که با دست یا پا انجام مىدهد.
در آیه شریفه آمده است:
«پروردگارا، اگر ما فراموش کنیم یا اشتباه کنیم، ما را مؤاخذه مفرما.»
فرموده شده است. خداوند متعال با این بیان، به بندگان مؤمن خود میآموزد که چگونه به او دعا و تضرع کنند و به آنان اعلام میدارد که:
«هرگاه خواستید از من طلب عفو کنید، بگویید: “پروردگارا، اگر ما از انجام عملی که بر ما واجب کردهایم غفلت کنیم و آن را به جا نیاوریم، یا در مورد چیزی که بر ما حرام کردهای، اشتباه کنیم و از روی سهو و نادانی آن را مرتکب شویم، تو ما را مؤاخذه مکن.”»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در حدیثی فرمودند:
«بیگمان خداوند از امت من، خطا، نسیان و آنچه را که به اجبار بر آنان تحمیل شده است، برداشته است.»
خداوند هیچ کس را به بیش از توانش مکلف نمىکند، نه اینکه نتواند، بلکه نمىکند. مسئولیتی که خداوند بر بندگانش قرار میدهد، در حد توانایی آنان و حتی کمتر از آن است. خداوند بندگانش را به سختی نمیاندازد، توانشان را تا حد نهایی به کار نمیگیرد، به تنگنا و مشقت نمیاندازد. بندگان مکلف میتوانند آن وظایف را به راحتی و با توانایی خود انجام دهند. چنانکه…
“خداوند برای شما آسانی را میخواهد، نه سختی را…”
(سوره بقره، آیه ۱۸۵)
فرموده است: دین حق، آسانی است و در آن سختی نیست. این بدان معنا نیست که خداوند قادر به تحمیل تکالیف دشوار نیست، بلکه از فضل و کرم و رحمت اوست. به این ترتیب، قدرت و توانی که خداوند به بندگانش عطا فرموده، از تکالیفی که به آنان امر کرده، بیشتر است. به این سبب، پس از انجام وظایفشان، فرصت و امکانی برای استراحت، گردش، کار در امور دنیا و معاش، و حتی پرداختن به امور خیر و خدماتی که به آنان امر نشده، باقی میماند. چنانکه بندگان پس از انجام فرائض، چه کارهای دیگری که میتوانند انجام دهند.
مثلاً، به جز پنج نوبت نماز در روز، چه کارهای دیگری می توانند انجام دهند؟…
هرچند مسئولیت به نوعی به معنای تحمیل زحمت بر اراده است، و هر زحمتی مستلزم مصرف انرژی است. به همین حکمت، هر مسئولیتی که به عهده فرد گذاشته میشود، مشروط به توانایی او در انجام آن است. اما شرط آن است که این بار، توان او را به چالش نکشد. یعنی مسئولیت هر فرد باید با توان و ظرفیت او سنجیده شود. از آنجا که توان و طاقت افراد متفاوت است، مسئولیت کسانی که توان و ظرفیت بیشتری دارند، بیشتر خواهد بود، و عدالت و برابری هم همین را اقتضا میکند. مثلاً، کسی که مال ندارد، به زکات مکلف نیست، و زکات ثروتمندان مختلف نیز در چارچوب معیاری متفاوت است. بر حسب درجه ثروت، بعضی ده و بعضی صد میدهند. اما همه در یک نسبت، مثلاً یک چهلم، هستند. اینکه بدون در نظر گرفتن قدرت، به ازای هر نفر مقدار معینی داده شود، با این اصل مغایرت دارد. همینطور، فرائض کفایی که به طور کلی متوجه امت است، ارتباطش با افراد نیز به همین صورت است.
پروردگارا! بار سنگینی را که بر امتهای پیش از ما نهادی، بر ما مگذار. ما را همچون امتهای سرکش و عاصی قرار مده! یعنی ما را به سختی و فشار و تنگنا و بندهای گران و پیمانهای سخت و اطاعتهای سنگین و دستورات دشوار و قوانین و مقررات و احکام و اعمال سخت و طاقتفرسا مبتلا مکن، که در نهایت، مکلفان را به سختی و مشقت انداخته و صورتشان را به میمون و خوک مبدل نماید. پروردگارا! در قوانین و زندگی اجتماعی ما سختی و اجبار و فشاری نباشد.
* * *
تفسیر مرحوم المالیلی حمدی یازیر از آیات 285 و 286 سوره بقره به شرح زیر است:
۲۸۵. پیامبر به آنچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورد. و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردند. گفتند: «ما میان پیامبران خدا فرق نمیگذاریم، شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا، از تو آمرزش میخواهیم، و بازگشت به سوی توست.»
۲۸۶. خدا هیچ کس را به بیش از توانش مکلف نمىکند. هر کسى از خیرى که به دست آورده، بهرهمند مىشود و هر کسى از شرى که مرتکب شده، زیان مىبیند. پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا اشتباه کردیم، ما را مؤاخذه مکن! پروردگارا، بارى را که بر پیشینیان نهادى، بر ما مگذار! پروردگارا، بارى را که طاقت آن را نداریم، بر ما مگذار! ما را ببخش، ما را بیامرز، بر ما رحم کن! تو مولاى ما هستى، ما را بر قوم کافر یاری فرما.
دلیل نزول:
روایت است که،
“چه آنچه را در دل دارید آشکار کنید و چه پنهان سازید”
(سوره بقره، آیه 284)
هنگامی که این آیه نازل شد، بر اصحاب بسیار گران آمد، پس جمع شدند و به حضور رسول خدا (ص) رسیدند و زانو زدند:
«ای رسول خدا، ما به اعمالی که توانایی انجام آن را داریم، مانند نماز، روزه، جهاد و صدقه، مکلف شدهایم. اما اکنون این آیه نازل شده است، در حالی که ما توانایی انجام آن را نداریم.»
گفتند و
«هر یک از ما در دل خود سخنانی دارد که اگر دنیا را به او بدهند، باز هم آرزو نمیکند که آن سخنان در دلش باشد.»
آنان از احساسات، افکار، تصورات و آرزوهایی سخن گفتند که ناخودآگاه در وجود انسان قرار دارد. پیامبر (ص) به آنان فرمود:
آیا شما هم میخواهید مانند اهل کتاب پیش از خود بگویید: «شنیدیم و نافرمانی کردیم»؟ بگویید: «شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا! از تو آمرزش میطلبیم، و بازگشت به سوی توست.»
فرمود.
آنها با هم شروع به خواندن کردند، هرچه بیشتر خواندند زبانشان روانتر شد و دلشان آرام گرفت. آنگاه
(آمن الرسول…)
آیه نازل شد. پس از آن، به خاطر تضرع و التماس و استغفار و پناه بردنشان به خدا، مدتی بعد…
(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ…)
آیه نازل شد و با اعلام اینکه از آنان در مورد چیزهایی که توانایی و اختیار آن را ندارند بازخواست نخواهد شد، نگرانی هایشان برطرف شد.
پس، اصحاب کرام
«چه آن را آشکار کنید و چه پنهان، خدا شما را به خاطر آن بازخواست خواهد کرد.»
آنان تمام احتمالات، اعم از پنهان و آشکار، در مورد آیه جلیله را در نظر گرفتند و از این احتمال که مسئولیتی که این آیه بر دوش میگذارد، شامل افکار و احساسات درونی نیز بشود، ترسیدند و با این تصور که آیه، مسئولیتی فراتر از توان انسان بر دوش میگذارد، حکم کردند که نباید چنین باشد و از پیامبر اکرم (ص) خواستند تا در مورد این حکم، تفسیری ارائه دهد. در مقابل، قبل از هر چیز، با اطاعت بی قید و شرط، استغفار و تضرع، بلافاصله اطاعت کردند. با وجود اضطراب و ترسی که به ناچار در وجودشان بود، در برابر مسئولیت الهی و فرمان پیامبر اکرم (ص) سر فرود آوردند و بدون هیچ اعتراضی، آن را به همان صورت پذیرفتند. خداوند متعال نیز در ابتدا، ایمان کامل، اطاعت و فرمانبرداری، و تضرع فروتنانه آنان را…
“پروردگارا، پروردگارا”
او با ستایش از آنان، التماس و پناه بردنشان را به خود، به نیکی یاد میکند. آنان را مدح و ثنا کرده و تشویق و حمایت میکند تا به این شیوه دعا کردن ادامه دهند. همچنین، پس از مدتی، لطف و رحمت خود را آشکار میسازد،
“خداوند هیچ کس را به کاری که توانایی انجام آن را ندارد، مکلف نمیکند.”
به این صورت اظهار لطف میفرماید. حکمی مطابق با خواستهها و نیازهایشان صادر فرموده و نگرانی ناشی از مسئولیت خیالات و خاطراتی که موجب رنجشان شده بود را برطرف نموده است؛ و این است ثمره اطاعت و پناه بردن به خدا. اطاعت، وسوسه و نگرانی را از بین میبرد.
به نقل از حسن و مجاهد و ابن سیرین، و در روایتی از ابن عباس، آمده است که:
(آمن الرسول…)
از آنجا که این دو آیه آخر از طریق جبرئیل نازل نشده، بلکه رسول خدا در شب معراج بدون واسطه آنها را شنیده است، سوره بقره در دوره مدینه نازل شده است، اما در آن صورت این دو آیه به عنوان استثنا قبلاً نازل شده اند. با این حال، در روایتی دیگر از ابن عباس، ابن جبیر، ضحاک و عطا آمده است:
“اینها هم در مدینه به جبرئیل نازل شد.”
گفته اند.
(…)
هنگامی که حضرت محمد (ص) با این دعاها دعا می کردند، از سوی خداوند…
“خب، انجامش دادم”
این حدیث در مسلم و ترمذی روایت شده است.
(مسلم، ایمان، ۱۹۹، ۲۰۰؛ ترمذی، تفسیر، ۲/۳۸-۴۰).
در سوره های بعدی نیز پاسخ هایی به این دعاها از جهات مختلف خواهیم دید؛ به عنوان یکی از این پاسخ ها، سوره آل عمران با پاسخی به این دعای نصرت آغاز خواهد شد.
در حدیثی شریف که در کتب سته از عبدالله بن مسعود روایت شده است، آمده است که:
«هر کس شبانه این دو آیه از سوره بقره را بخواند، برای او کافی است.»
در حدیث شریف دیگری که حاکم و بیهقی از ابی ذر نقل کردهاند، حضرت رسول اکرم (ص) فرمودهاند:
«خداوند متعال سوره بقره را با دو آیه به پایان رساند که آن دو را از خزانه ای در زیر عرش به من عطا فرمود. آن دو را فرا گیرید و به زنان و فرزندان خود بیاموزید و تعلیم دهید. زیرا آن دو هم نمازند، هم دعا و هم قرآن.»
(احمد بن حنبل، IV/147، 151، V/180، 383؛ دارمی، فضائل القرآن، 14)
از حضرت عمر و حضرت علی (رضی الله عنهما) روایت شده است که هر یک فرمودند:
“هیچ مرد عاقلی را ندیدم که بدون خواندن این آیات آخر سوره بقره بخوابد.”
(دارمی، فضائل القرآن، ۱۴)
گفته اند.
“جبرئیل، در پایان سوره بقره به پیامبر (ص)
آمین
توصیه کرد که بگوید.”
همچنین روایتی از ابو میسره نیز در این باره وجود دارد.
خداوند متعال، ما بندگانش را نیز از جمله کسانی قرار دهد که همواره معنای این دعاها را درک کرده، به آن عمل نموده و از برکات اجابت وعده اش، بهره های فراوان نصیب شوند. آمین.
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
– اگر خدا بارهایی را که ما توان تحمل آن را نداریم بر دوش ما نمیگذارد، پس چرا در قرآن دعای “بار سنگینی بر دوش ما نگذار” وجود دارد؟…
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها