
برادر/خواهر گرامی ما،
– اول از همه، نباید فراموش کرد که او در قبال آن مسئول است.
به نظر میرسد این رستاخیز بیشتر در عرصه جهاد معنوی، یعنی در حوزه علم و اندیشه، رخ خواهد داد. بر این اساس، در این عرصه جهاد معنوی، کسانی که در زمینههای مختلفی همچون علم، اندیشه، استقامت، استراتژی، سیاست و اقتصاد صاحب قدرت هستند، باید به پا خیزند.
– احیای اسلام امروزی، تنها کلید جادویی است که درهای احیای مسلمانان را خواهد گشود. به همین دلیل، زیرساخت احیای اسلام باید بسیار محکم باشد. برای آنکه به وضعیتی نامطلوب مانند … دچار نشویم، لازم است که بنیان این زیرساخت، یعنی علوم، دانشها، افکار، هوشها و عقلها، از استحکام بالایی برخوردار باشند.
در روزگار ما که این استراتژیهای پیچیده به کار گرفته میشوند، دستیابی به یک استاندارد هدفمند، کار افراد نیست، بلکه کار جماعتها/هیئتها است.
بنابراین، در وهله اول، باید تلاش کرد تا از درگیریهایی که همه مردم از آن خسته شدهاند، دوری جسته و راهبردی را در پیش گرفت که بر اساس آن، چهرهای عاری از خشونت، عادلانه، مهربان، دلسوز، بردبار و روادار را به نمایش بگذاریم، چهرهای که ما به آن مشتاقیم.
–
از ریشه شروع میکنیم، ابتدا با خودمان صلح خواهیم کرد. با قلب مؤمنمان، نفس سرکشمان را در حق به هم خواهیم رساند. سپس به اطرافیانمان خواهیم پرداخت. سخن زیبایی است: کسی که نتواند با ابزار درونی خود اتحاد برقرار کند، چه خدمتی به اتحاد اسلامی میتواند بکند؟
دین اسلام، دین دانشی است که همه حقایق خود را با عقل قابل قبول می سازد.
«…از زمان سعادت تا به حال، هیچ تاریخی به ما خبر نداده است که یک مسلمان با استدلال عقلی، دین دیگری را بر اسلام ترجیح داده و با دلیل به دین دیگری گرویده باشد. کسانی که از دین خارج شدهاند، آن بحث دیگری است… اما تقلید، بیاهمیت است.»
«حال آنکه پیروان ادیان دیگر، فوج فوج، با استدلال عقلی و برهان قطعی، به دایره اسلام داخل شده و میشوند.»
– این که فردی که خودش صادق نیست، بخواهد به دیگران درس صداقت و درستی بدهد، کاری بیهوده است.
ریاکاری، نوعی دروغ عملی است. چاپلوسی و تملق، دروغی پست است. نفاق و دورویی، دروغی زیانبار است. و دروغ، افترا بر قدرت خالق متعال است. کفر، با تمام انواعش، دروغ است. ایمان، صدق و راستی است. بر اساس این راز، میان دروغ و راستی، فاصلهای بیپایان وجود دارد؛ باید به اندازه شرق و غرب از هم دور باشند. نباید مثل آتش و نور با هم درآمیزند. حال آنکه سیاست ستمگر و تبلیغات ظالمانه، با هم درآمیخته و کمالات بشر را نیز به هم ریختهاند.
– ما باید یاد بگیریم که با مردم بر سر حداقل نقاط مشترک حقیقت به توافق برسیم.
– اگر در امر نیکو، اتفاق نظر باشد و در امر نیکوتر، اختلاف نظر، آن امر نیکو از امر نیکوتر، نیکوتر خواهد بود. به این معیار نورانی توجه خواهیم کرد.
– برای موفقیت یک جنبش احیا، باید اصولی داشته باشد. شروع به ساختن بنایی بدون پیریزی محکم، اشتباه است. حرکات از بالا به پایین، به جامعه ضربه میزند و آن را فلج میکند.
– نزول قرآن بر قلب حضرت محمد (ص) اشاره به این دارد که اصلاحات باید ابتدا از قلب ها آغاز شود.
در آیه مذکور، دستور داده شده است که با اهل کتاب به روشی نیکو مجادله شود.
بر نقاط توافق، نه نقاط اختلاف، تأکید شده است. پیشبینی شده است که در حداقل مشترکی همچون ایمان، که طرف مقابل نیز به آن افتخار میکند، به توافق برسند.
همانطور که بدیع الزمان بیان کرده است، از آنجا که مفهوم، معنا را نیز در بر می گیرد، استفاده از این روش در قبال نسل های تحصیل کرده این عصر، به عنوان امر قرآن، الزامی است.
اگر ما دستور (خطبه شامیه، 88) را راهنمای زندگی خود قرار دهیم، آنگاه حق داریم که منتظر بشارت بدیع زیر باشیم:
«با قاطعیت و به گونهای که جهان بشنود، میگویم: پس باید به تقدیر و سرنوشت الهی کنونی خود راضی باشیم؛ چرا که آیندهای درخشان نصیب ما و گذشتهای آشفته نصیب بیگانگان شده است…»
“اگر ما کمالات اخلاق اسلامی و حقایق ایمانی را با اعمال خود آشکار سازیم، پیروان ادیان دیگر به طور قطع به جماعت های اسلام خواهند پیوست. شاید…”
اینها فقط چند نمونه هستند، شما می توانید عاشق شوید…
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها