چگونه زنا باعث فقر می‌شود؟

Zina nasıl fakirlik getirir?
جزئیات سوال


گفته می‌شود حدیثی وجود دارد با این مضمون: «زنا فقر می‌آورد». اما امروزه افراد زیادی هستند که زنا می‌کنند و وضع مالی خوبی هم دارند. آیا این حدیث صحیح است؟

– اگر درست باشد، منظور از “فقر” در اینجا چیست؟

– حکمت آن را به چه چیزی نسبت دهیم؟ احادیث:

«هرگاه زنا فزونی یابد، فقر و بیچارگی نیز فزونی یابد.» (نگاه کنید به: م. مصابیح، حن. 5370؛ بیهقی)

«ای مردم! از زنا بپرهیزید. زیرا زنا شش عاقبت دارد، سه عاقبت آن در دنیا و سه عاقبت آن در آخرت آشکار خواهد شد. از بین بردن زیبایی و نور صورت، به وجود آوردن فقر و کوتاهی عمر، عواقب دنیوی آن است.»

رساندن به خشم الهی، موجب عذاب وجدان و (در صورت حلال شمردن آن) موجب عذاب دائم در جهنم در آخرت خواهد شد. (قرطبی 12/167)

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،

روایاتی که در مورد فقر و تنگدستی ناشی از زنا وجود دارد، ضعیف تلقی شده است.

به عنوان مثال؛

“زنا فقر و بدبختی به ارمغان می آورد.”

روایت حدیث به این صورت است:

“ضعیف”

اطلاعاتی در این مورد وجود دارد.

(ر.ک. مجمع الزوائد، 5/196)


«…زنا شش عاقبت دارد، سه تا در دنیا و سه تا در آخرت…»

روایت حدیثی با این مضمون

-به دلیل وجود برخی از راویان در سند آن-

به عنوان ضعیف / باطل / ساختگی در نظر گرفته شده است.

(ر.ک. ابن عدی، 20/23؛ ابو نعیم، 4/111؛ ابن جوزی، الموضوعات، 3/107؛ سیوطی، اللآلی المصنوعة، 2/162)

ابن جوزی این حدیث را از سه طریق مختلف روایت کرده است و

“هیچ یک از اینها معتبر نیستند”

اعلام کرد.

(قانون‌گذاری، ماه)

– با این حال، به نظر بعضی از علما،

فقر؛

فقر مادی و فقر قلبی

به دو قسمت به شکل زیر تقسیم می شود.

در بعضی افراد هر دو نوع فقر وجود دارد، در حالی که در بعضی دیگر فقط یکی از آن ها وجود دارد.

– در صورت وجود روایات معتبر، می توان تفسیری به این صورت ارائه کرد:

همانطور که در پاسخ‌های قبلی خود اشاره کردیم، برخی از عبارات موجود در آیات و احادیث

«عام / عمومی»

نه، حتمی است.

بنابراین، حکمی که صادر شده است، برای همه انسان‌ها نیست، بلکه برای برخی از آنهاست. اما عبارات مربوطه

“روش ارشاد”

به منظور هشدار دادن به مردم در صورت لزوم

«عموم / کلی»

به نحوی ذکر می شود که یک حکم را تداعی کند.

به تعبیر حضرت بدیع الزمان:

“مثلاً،”

«هر کس دو رکعت نماز را در فلان وقت بخواند، به اندازه یک حج است.»


(چنين روايت شده است).

اینکه دو رکعت نماز در بعضی اوقات معادل یک حج است، حقیقتی است. این معنا در هر دو رکعت نماز به صورت کلیّت امکان‌پذیر است. پس روایاتی از این نوع، وقوع بالفعل دائمی و کلی ندارند. زیرا قبول، مادامی که شرایطی دارد، از کلیّت و دائمیّت خارج می‌شود. بلکه یا بالفعل موقّت است، مطلق است و یا ممکن است، کلی است. پس کلیّت در این نوع احادیث، از نظر امکان است.

(نگاه کنید به: سخنان، ص. 347)


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز