
– زنی که قرار است حجابش را بردارد، از نظر روانی چگونه باید خود را آماده کند؟ – چگونه باید بر سؤالاتی مثل “مردم چه می گویند؟” غلبه کند؟
برادر/خواهر گرامی ما،
1.
او قبل از هر چیز تلاش خواهد کرد تا ایمان خود به خدا و روز آخرت را تقویت کند. زیرا فردا او…
خداوند، داور یگانه در دادگاه بزرگ.
با علم و قدرت بی پایانش
باور به اینکه او همه جا حاضر و ناظر است و از اطاعت یا عدم اطاعت از دستورات و ممنوعیت های او آگاه است.
از اصرار بر هر گناهی باز میدارد. زیرا به خاطر خداوندی که از عدم، هستی آفرید، در هستی، حیات را تداوم بخشید و پس از مرگ، حتماً به حضورش بازمیگردیم، نباید خاطر چند نفر را بر خاطر او برتری داد، و از بدگویی همسایگان و خویشاوندان ترسید و از بدگویی خدا نترسید، این با عقل و درایت، عرفان و وجدان قابل توجیه نیست.
تمام دوستی های جهان
همه ارزشها، همه حرمتها، همه جمعیتها، همه جلال و جبروتها
تا آستانه قبر
ادامه دادن و اصرار بر این باور که در آنجا (آخرت) ارزشی ندارد، با وجود این باور، لذتهای نفسانی دنیوی، فانی و زودگذر را بر ارزش دستورات و نواهی الهی که در آخرت، در آن سوی قبر، تنها ارزشمند هستند، ترجیح دادن، به معنای اصرار بر گناهی مداوم است و نشان میدهد که ایمان موجود، آنقدر ضعیف است که قدرت بازدارندگی ندارد. برای رساندن ایمانی که در حد خیال است به مرتبه ایمان حقیقی، به ویژه در این عصر، تحقیق در ایمان لازم است. یعنی باید کتابهایی را خواند که اصول ایمان را به صورت فکری بررسی کرده و در قلب نقش میبندند.
2.
در واقع، هیچ مرحلهای وجود ندارد که مردم در مورد اجرای هر یک از احکام اسلام تعیین کنند. زیرا این احکام پانزده قرن پیش نازل و به وقوع پیوسته است. تنها، هنگامی که ایمان ضعیف خود را با سنتهای غالب این عصر مقایسه میکنیم،…
“اگر تمام چیزی به دست نیاید، درست نیست که همه چیز را رها کرد.”
بر اساس قاعده، به کسانی که نمی توانند به طور ناگهانی حجاب کامل را رعایت کنند، می توانیم یک راه تدریجی/مرحله ای را پیشنهاد کنیم – با این شرط که گناه و مسئولیت آن بر عهده خودشان باشد.
ابتدا از نظر روانشناختی می توان به این موضوع فکر کرد؛
آنچه مردم از آن میترسند، مورد بدگویی قرار گرفتن است. اینکه در صورت حجاب، با عدم پذیرش از سوی بعضی افراد مواجه شوند. در مقابل این تردید، باید به این نکته توجه کرد که: در برابر رضایت خدا، دعای فرشتگان و تشویق معنوی مؤمنان مخلص، اهمیتی ندارد که چند نفر به او بد نگاه کنند! … بعد از رضایت خدا، چه اهمیتی دارد که تمام دنیا ناراضی باشد!… خدا…
“آفرین بر تو، بنده من!”
چه چیزی مهمتر از آمادگی معنوی کسی است که می داند ستایش او از نوعی است که با ستایش های کل جهان قابل مقایسه نیست و از همه آنها برتر است؟
همانطور که می دانید،
“ایمان هم نور است و هم قدرت…”
برای بهرهمندی از این نیروی نورانی ایمان، باید آن پروژکتور را به سوی وجدان و آگاهی خود هدایت کنیم. برای دستیابی به چنین آگاهی ایمانی، باید نمازهای پنجگانه را به جا آوریم.
-با این تصور که در محضر خدا هستم-
باید با تمام صمیمیت و به نحو احسن به جا آورد. زیرا آثار ایمان تنها با عبادات مداوم در دلها و وجدانها نقش می بندد.
سپس به طور مکرر،
اینکه هر لحظه ممکن است زندگی در این دنیا به پایان برسد،
بنابراین
تشویق و لگد زدن مردم هر لحظه می تواند به پایان برسد.
باید به این موضوع فکر کرد. خطاب به کسانی که با حجاب مخالفند؛
«آیا شما میتوانید در قبرم به من کمک کنید؟ آیا میتوانید مرا از دست فرشتگان عذاب نجات دهید؟ آیا میتوانید در برابر خدا از من دفاع کنید؟»
تصور کنید که آمادهاید بپرسید… آیا به صدای این انسانهای ناتوان و بیچاره که در زندگی پس از مرگ هیچ سودی ندارند گوش خواهیم داد، یا به دستورات خدایی که همه چیز در دست اوست؟
اگر شما تمام همت خود را به کار ببندید و تصمیم بگیرید که هم در مورد پوشش و هم در مورد حجاب به فرمان خدا عمل کنید، ما به شما این توصیه را میکنیم: ابتدا میتوانید لباسی مدرن و مناسب حجاب را بدون چادر و مانتو انتخاب کنید. اگر این کار برایتان دشوار است، میتوانید از لباسهایتان شروع کرده و به تدریج حجاب را رعایت کنید و در زمان مناسبی هم روسری بپوشید. بعداً میتوانید مانتویی مدرن بپوشید. به نظر ما، بهتر است شجاعت خود را جمع کنید و لباس و روسری را همزمان به صورت مناسب حجاب انتخاب کنید تا با واکنشهای احتمالی یکباره روبرو شوید.
3.
گفتگوی زیر
ابراهیم بن ادهم
این مکالمه بین فردی است که توبه کرده و میخواهد از نافرمانی نسبت به خدا دست بردارد. امیدواریم که این مکالمه سهم مهمی داشته باشد:
مردی نزد ابراهیم بن ادهم آمد و بین آن دو گفتگویی درگرفت:
آدم:
–
ای ابا اسحاق (کنیه ابراهیم بن ادهم)!… من گناهان زیادی مرتکب شده و به نفس خویش ستم کردهام. لطفا مرا نصیحت و اندرز ده، شاید اصلاح شوم.
ابراهیم:
– لازم نیست زیاد ناراحت باشی؛ اگر تو پنج چیز را قبول کنی و به آنها عمل کنی، هر چقدر هم گناه کنی، به تو ضرری نخواهد رسید.
– اونا چیه؟…
– اول از همه این است:
وقتی میخواهی از خدا نافرمانی کنی، روزیاش را نخور، تمام.
– مگر میشود؟… هرچه در روی زمین است، روزی اوست. پس من چه بخورم؟
– ای مرد! / ای آقا!
آیا شایسته است که از نعمت های خدا بهره مند شوی و در عین حال علم طغیان علیه او را بر افرازی؟
– خب، دومی چیه؟
– دوم:
هرگاه خواستی در برابر خدا عصیان کنی، دست کم در آن هنگام از سرزمین او خارج شو و به جای دیگری برو!
– این از آن هم محالتر است؛ جایی نیست که از آنِ او نباشد و من به آنجا بروم.
– ای مرد! / ای آقا!
هم در سرزمین خدا سکونت خواهی گزید، هم از نعمت های او خواهی خورد، هم با او به مخالفت خواهی پرداخت؛ آیا این شدنی است؟
– خب، سومی چی بود؟
– سوم:
در سرزمینی که خدا به تو ارزاق داده و تو از روزی او میخوری، اگر باز هم دلت به گناه کردن میکشد، لااقل راهی پیدا کن که او تو را در حال گناه نبیند.
– ای ابراهیم! تو چه میگویی؟ آیا امکان دارد چیزی را از خدا، که دانای همه اسرار است، پنهان کرد؟
– ای دوست! در سرزمینی که خدا آفریده و روزیاش را میخوری، و در حالی که بندگانش را آشکارا میبیند، نافرمانی از او چه سودی دارد؟
– راست میگی! چهارمی رو هم بگو؟
– چهارمین مورد:
تا حالا حرفامو قبول نکردی. لااقل اینو قبول کن:
وقتی عزرائیل برای گرفتن جانت آمد، از او بخواه که به تو مهلت بدهد تا بعد از گناهانت توبه کنی و کارهای نیک انجام دهی!
– آیا عزرائیل هرگز چنین چیزی را قبول می کند؟
–
دوست عزیزم! … تو نمیتوانی مرگ را از بین ببری. نمیتوانی درِ قبر را ببندی. نمیتوانی با عزرائیل توافق کنی و دست کم برای مدتی کار را به تعویق بیندازی. به خدا بگو، چطور نجات خواهی یافت؟
– فهمیدم. لطفا پنجمین مورد را هم بگو.
– پنجمین مورد این است:
میدانی که در این دنیا بعد از سرپیچی از خدا، در روز قیامت فرشتگان عذاب دست از سرت برنخواهند داشت. اگر توانت را داری، وقتی تو را به جهنم میبرند، مقاومت کن. به این ترتیب میتوانی آزادانه گناه کنی و از دستشان خلاص شوی!
– ای ابراهیم! تو خود میدانی که نه آنها مرا رها میکنند و نه من از دست آنها خلاص میشوم.
– پس، اگر راه نجات دیگری هست، تو بگو؟!
گفته میشود که آن مرد از آن ساعت به بعد توبه جدی کرد و تا آخر عمر به انجام اعمال صالح ادامه داد.
(ر.ک. تفسیر سوره الرحمن از نیازی بکی، شرح آیه 33)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها