برادر/خواهر گرامی ما،
به نظر می رسد که،
“جهانشمول”
مفهوم به درستی درک نشده است. جهانشمول بودن قرآن/دین اسلام به معنای آن است که اصول اساسی آن در هر زمان و مکانی قابل اجرا باشد. این به معنای آن نیست که تمام جزئیات و احکام خاص آن همواره به یک شکل اجرا شوند. نسخ برخی احکام در قرآن، گواه روشنی بر این واقعیت است. نزول تدریجی وحی قرآنی در طول بیست و سه سال نیز نشانه دیگری از این حقیقت است.
مثلاً، سوره بقره،
«با کسانی که با شما میجنگند، در راه خدا بجنگید، ولی تجاوز نکنید. همانا خدا تجاوزگران را دوست ندارد. هر جا که آنان را یافتید، بکشیدشان و از آنجا که شما را بیرون راندند، آنان را بیرون رانید. فتنه (شکنجه برای بازگرداندن از دین) از کشتن بدتر است. مگر آنکه آنان در مسجدالحرام با شما نجنگند، پس شما هم در آنجا با آنان نجنگید. ولی اگر آنان با شما جنگیدند، پس شما هم با آنان بجنگید. این است سزای کافران.»
در آیات 190-191 سوره آل عمران، به اصول جهانشمول جنگ اشاره شده است:
«با کسانی که با شما میجنگند، در راه خدا جهاد کنید.»
“اما به ناحق حمله نکنید.”
«تا زمانی که آنان در مسجدالحرام با شما نجنگند، شما نیز در آنجا با آنان نجنگید.»
این اصول جهانشمول هستند. زیرا در اینجا اصولی وضع شده است که شایسته کرامت انسانی است و همواره معتبر است:
«با کسانی که به شما حمله میکنند / با کسانی که تصمیم به جنگ با شما میگیرند، بجنگید…»
“اما بی جهت و به ناحق حمله نکنید… حتی در حین جنگ هم با دشمنانتان با انصاف رفتار کنید”
-آیا اسلام اجازه میدهد که زنان، کودکان، سالمندان، راهبان و افراد مشابهی که هدفی جز عبادت ندارند را به قتل برسانیم؟-
از حد خود تجاوز نکنید.
به طور خلاصه؛
در این آیات
“دفاع در برابر حمله دشمن”
دستور به جنگی بر مبنای عدالت داده شده است. و توصیه شده است که در جنگ هم نباید بی عدالتی شود.
جزئیات محلی که در این آیات وجود دارد و ناشی از شرایط محلی است، نه جهانشمول، عبارتند از:
“هر جا آنها را پیدا کردید، بکشیدشان.”
این شیوه بیان به وضوح به توصیف حالت جنگ میپردازد. حالت جنگ، بر اساس شرایط موجود، نیازمند استراتژی و تاکتیکهایی است. در صورت تحقق آن شرایط، همان دستورات همچنان معتبرند، و این جنبه آن جهانشمول است.
هر صاحب شعوری که با انصاف به عبارات آیات فوق بنگرد، در قرآن…
«کشتن کافرانی که به طور ناگهانی با آنها روبرو می شود»
به راحتی می توان فهمید که چنین توصیه ای هرگز مطرح نخواهد شد.
آیه مربوطه از سوره توبه نیز دستوری است مربوط به شرایط جنگی. زیرا پس از فتح مکه، رومیان و غسانیان مسیحی تحت حمایت آنان در شام، برای حمله به مسلمانان نقشه کشیده و سپاهیانی را آماده کرده بودند. سفر تبوک –
بعد از نزول این آیه-
این اتفاق در چنین فضایی رخ داده است. یعنی باز هم موضوع به تلاش طرف مقابل برای ایجاد فتنه و فساد مربوط می شود.
در واقع، پیش از این نیز یهودیان بنی نضیر و بنی قریظه که از اهل کتاب بودند، با مشرکان مکه همدست شده و سزای اعمال خود را دیدند.
(نگاه کنید به ابن عاشور، تفسیر آیه مربوطه).
آیات فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که به اهل کتاب با رویکردی فراگیر و جهانشمول مینگرد. ترجمه یکی از این آیات به شرح زیر است:
«با اهل کتاب جز به نیکوترین وجه مجادله مکنید، مگر با ستمکارانشان، و به آنان بگویید:»
«ما به کتابی که بر ما نازل شده و به کتابی که بر شما نازل شده ایمان آوردهایم. خدای ما و خدای شما یکی است و ما به او تسلیم شدهایم.»
”
(سوره عنکبوت، آیه 46)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها