برادر/خواهر گرامی ما،
این دو حوزه، با وجود ارتباط با یکدیگر، مستقل از هم هستند.
گذار از فرایند فهم مبتنی بر قواعد منطق به فرایند باور، مسیری مثبت است. در این فرایند، با استدلال قیاسی، مسائل مربوط به باور، مبنایابی میشوند.
از آنجا که این فرایند مبتنی بر منطق است، به انسانانگاری متهم میشود. همچنین با نام دیگری نیز شناخته میشود.
در این صورت، ویژگیها و تعاریف مربوط به حوزه ایمان انکار میشوند. این رویکردی است که به آن رویکرد صرفاً شهودی گفته میشود. در این راستا، وجود دانش شهودی و بیواسطه کاملاً مربوط به ماهیت ایمان مورد بحث قرار میگیرد.
در عرفان، الهیات عرفانی از اتحاد و یگانگی با خدا به وجود میآید. در این الهیات، صفاتی همچون علم، اراده، قدرت، خیر و وجود به عنوان صفات ذاتی خدا پذیرفته میشوند، اما در عین حال، بیان میشود که ماهیت این صفات قابل تعریف، قابل شناخت و مطلق نیست.
در نهایت، مشکل از منبع ناشی می شود.
به همین ترتیب، مفاهیمی مانند “مثل” صرفاً تعاریفی هستند که ادراک و فرآیندهای ذهنی قادر به توصیف آنها نیستند.
با این حال، این مفاهیم با ماهیت غیرقابل تعریف، در علم امروزی و به ویژه در مکانیک کوانتومی به وفور مورد استفاده قرار میگیرند. استفاده ما از این مفاهیم در معنای فیزیکی، نشان میدهد که چنین فرایندی خارج از قلمرو عقلانیت عمل میکند و این عملکرد با استدلال محدود نیز مرتبط است.
هنگامی که به موضوع درک ما تبدیل می شوند، مانند چیزهایی که می شناسیم، به صورت عینی در می آیند و دستخوش دگرگونی تقلیل یافته ای می شوند.
بنابراین، کاری که باید انجام شود، این است که فرآیندهای استدلال را با ماهیت خاص ایمان و از طریق دانش وحیانی پیوند دهیم.
در نهایت، نظمی که در جهان درک میکنیم و درک ذهنی متناظر با آن، فرایندهایی هستند که ما آنها را مفروض میگیریم. با این حال، مسئله هویت و ماهیت این نظمدهنده، تنها با بیان این دانش حاصل از طبیعت قابل حل است.
حتی اگر ما درک کنیم که نظمی در جهان وجود ندارد و هرج و مرج حاکم است، این هرج و مرج نیز به عنوان پدیدهای ناشی از مجموعهای از روابط پیچیده خود را نشان میدهد.
همچنین، تفکر در سطح تصادف و احتمال، با در نظر گرفتن نتایج معنادار این تصادفات و احتمالات، به سمت درک نظم تکامل خواهد یافت.
این به معنای منحصر به فرد بودن آن در یک صفحه قابل شمارش نیست.
به ویژه آنگونه که در درک توحید مورد تاکید قرار گرفته است، آن چه را که ما مشاهده و تجربه نکرده ایم.
مشاهده ما از تکینگی عددی، صرفاً یک واحد اندازه گیری خاص ما است که سرنخ یا خبری از این فرآیند مطلق را به ما می دهد.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها