چرا خداوند متعال، با علم ازلی خود به اینکه شاید بیشتر انسان‌ها گناه کرده و به عنوان مجازات به جهنم بروند، آنان را آفرید؟

جزئیات سوال

– آیا می توانیم دلایل آفرینش آنها را در چارچوب عدالت و رحمت مورد بحث قرار دهیم؟

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،

درک این موضوع

معرفت‌الله

این به یک زیرساخت محکم و بافته شده از دانش متکی است. و این نیازمند منابع مرجع است. با این حال، ما موضوع را در چند مورد خلاصه کرده و به برخی نکات اشاره می‌کنیم و آن را به فراست شما واگذار می‌کنیم:

ابتدا باید این نکته را به خوبی دانست که خداوند –

با دانش و حکمت بی پایان-

ما با عقل ناقص خودمان ممکن است در سنجش کارهایی که انجام داده‌ایم و یا خواهیم داد، دچار سختی شویم. در چنین مواردی، قرآن به طور مکرر به ما یادآوری می‌کند که

“توکل بر خدا”

فراموش نکنیم. توکل به معنای اعتماد به خداست. اعتماد به خدا به معنای باور به این است که خدا عادل است و هرگز ستم نمی‌کند، حکیم است و هرگز به باطل نمی‌پردازد، و علیم است و هرگز اشتباه نمی‌کند.

اسماء و صفات الهی همچون دایره‌های متداخلی/درهم‌تنیده هستند. بسته به مورد، صفتی در مرکز قرار می‌گیرد و بقیه با آن مرتبط می‌شوند. تجلی بعضی از صفات، بعضی دیگر را از کار نمی‌اندازد. مثلاً، در مورد خلق کردن، اسم در مرکز قرار می‌گیرد…

«خالق = آفریننده»

اما صفت خلاقیت، صفاتی چون علم، حکمت و قدرت را نیز می‌طلبد. پس، صفت خلاقیت را نمی‌توان به صورت مجرد از علم، حکمت و قدرت درک کرد. همچنین، صفت ربوبیت…

(پروردگار عالم هستی را تربیت و پرورش می دهد، آن را به درستی و در جای خود قرار می دهد، به نحو احسن اداره و تدبیر می کند)

در جایی که سخن از اوست، دیدن صفات علم، قدرت، حکمت، رحمت و عدالت ناممکن نیست.


«خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد.»




(نگا. آل عمران، ۳/۱۸۲؛ انفال، ۸/۵۱)

بسیاری از آیات قرآن کریم، همانطور که به عدالت بی‌پایان خداوند اشاره دارد، اکتشافات علمی امروزی نیز گواهی بر وجود نظم شگفت‌انگیز، تعادل اکولوژیکی و عدالتی در سراسر جهان هستی است. البته، طراح این نظم شگفت‌انگیز در جهان هستی، حکمت و عدالت بی‌پایان خداوند است.

آزمون دنیوی، مستلزم وجود احساسات متضاد است تا انسان با اراده آزاد خود، به هر سو که گرایش پیدا کند، ارزشی یا بی ارزشی کسب نماید. وجود احساسات بد، که صدای نفس و شیطان است، در مقابل احساسات خوب، که صدای عقل و وجدان است، شرطی برای یک آزمون عادلانه است. به همین سبب است که در جامعه بشری، از یک سو انسان هایی همچون فرشتگان و از سوی دیگر انسان هایی همچون ابلیس وجود دارند. اگر چنین محیطی با تضادها آمیخته نبود، نه حضرت ابوبکر مانند…

مایه افتخار جامعه بشری –

نه نماد وفاداری و صداقت، و نه مانند مسیلمه کذاب.

– مایه ننگ بشریت

– یک دستگاه دروغ سنج می توانست ظاهر شود.

پس، بهشت هم آدم می‌خواهد، جهنم هم آدم می‌خواهد.

همچنین باید دانست که بهشت ارزان نیست و جهنم هم بیهوده نیست. واقعاً بدون ایمان کامل به این که تمام کارهای خدا از عدل و رحمت سرشار است، بدون اعتماد به او و بدون تسلیم شدن به او، ورود به بهشت دشوار است. و اما دلایل بیهوده نبودن جهنم هزاران است. ظلم‌هایی که هر روز در جامعه بشری صورت می‌گیرد، قتل‌هایی که به وقوع می‌پیوندد، انکار و سرکشی‌ها…

«زنده باد جهنم برای ستمگران!»

فریاد می‌زنند.

مهم‌ترین ویژگی امتحان، وجود سؤالاتی است که بلافاصله توسط همه قابل فهم نیست. به عبارت دیگر، درها به روی ذهن باز می‌شود، اما اراده ذهن از آن گرفته نمی‌شود. اگر تمام سؤالات یک امتحان ساده و به راحتی قابل فهم برای همه باشد، آن امتحان تصنعی و فاقد جدیت است.

هدف اصلی امتحان، تمایز بین کسانی است که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند، بین کسانی که تلاش می‌کنند و کسانی که تنبل هستند، و بین کسانی که از عقل خود استفاده می‌کنند و کسانی که استفاده نمی‌کنند. بر این اساس، اگر در آسمان…

«لا إله إلا الله – خدایی جز الله نیست.»

اگر امتحانی آشکار بود که با نوشتن، اراده عقل را از انسان سلب می‌کرد و او را به ایمان به خدا مجبور می‌ساخت، آنگاه کسی چون حضرت علی که در اوج علم بود، با ابوجهل که نماد جهل بود، در یک سطح قرار می‌گرفت. و کسی چون حضرت ابوبکر که نماد صداقت و اخلاص بود، با دروغگویی چون مسیلمه کذاب در یک نقطه قرار می‌گرفت. و این با سرّ امتحان در تضاد است.

پس، عدم آگاهی ما انسان‌ها از برخی جنبه‌های امتحان الهی از نظر برابری و عدالت، خود نوعی راز امتحان است. زیرا انسان همواره و در هر لحظه در معرض نوعی امتحان قرار دارد. پنهان بودن برخی جنبه‌های این امتحانات، لازمه‌ی امتحان است.

با نگاهی از این منظر، می‌توان موارد زیر را بیان کرد:


– خدا عادل است و هرگز به کسی ستم نمی‌کند.

در این مورد و در موارد دیگری که برای ما متفاوت به نظر می رسند، تنها راهنمای ما

«خداوند هرگز به بندگانش ستم نخواهد کرد.»


(آل عمران، ۳/۱۸۲؛ انفال، ۸/۵۱؛ حج، ۲۲/۱۰)

باید به این حقیقت که در آیات فوق به آن اشاره شده است، توجه شود.

– در اسلام، عدم بازخواست کودکان و مجانین باید به عنوان تجلی آشکار عدالت الهی در این مورد تلقی شود.

– در مورد موضوع

«ما هرگز بدون فرستادن پیامبری، کسی را عذاب نخواهیم کرد/مجازات نخواهیم کرد.»


(اسراء، ۱۷/۱۵)

باید از دریچه حقیقتی به این آیه نگریست که در آن بر آن تأکید شده است. هرگونه فشار و مانع اجتماعی، روانی، زیستی و محیطی که مانع از درک حقایق توسط انسان شود، صرف نظر از شکل آن، در برگیرنده پیام آیه فوق است.

– با توجه به آگاهی ایمانی، به راحتی می توان گفت که هیچ کشف علمی نمی تواند عدالت خدا را نادیده بگیرد. هیچ…

“ژن ایمان”

نمی‌توان اراده آزاد انسان را از بین برد. هیچ عامل محیطی از نظر عدالت الهی نادیده گرفته نمی‌شود. در محیطی که عقل و اراده به طور کامل از بین رفته باشد، هیچ مسئولیتی وجود نخواهد داشت. هیچ انسانی که در فضایی دور از درک پیام الهی زندگی می‌کند، مجازات نخواهد شد.

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:


– آیا خدا بعضی از انسان ها را برای جهنم آفریده است؟


– چرا خداوند متعال، با وجود آنکه از قبل می‌دانست بندگانش به بهشت یا جهنم خواهند رفت، جهنمیان را آفرید؟


– آیا سرنوشت ستم می‌کند؟


– آیا برابری و عدالت یکسانند؟ اگر نه، تفاوت بین آنها چیست؟


– تفاوت در سهمی که انسان‌ها از نعمت‌های دنیوی می‌برند، از منظر عدالت الهی چگونه قابل تفسیر است؟


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز