– آیا ما به عنوان یک مسلمان و یک شهروند باید به این “بله” بگوییم؟
– آیا “نه” گفتن یک مسئولیت اخلاقی به همراه دارد؟
– آیا تحریم و عدم شرکت در این رفراندوم کار درستی است؟
برادر/خواهر گرامی ما،
بر اساس اسلام،
هر کاری که مخالف دستورات خداوند نباشد، با اصل حق به مردم خدمت کند و عدالت را رعایت کند، نیکی است و باید از آن طرفداری کرد.
“درست نیست که به خاطر به دست نیاوردن همه چیز، همه چیز را رها کنیم.”
(نگاه کنید به کشف الخفا، 2/196)
بر اساس قاعده، به بهانه اینکه در بسته پیشنهادی قانون اساسی، تمام خوبیهای مورد نظر وجود ندارد، تحریم رفراندوم درست نیست. مثلاً، کسی که دو چشمش نابیناست، از پزشکان…
“ما می توانیم یک چشم او را درمان کنیم.”
در مقابل پیشنهاداتشان،
“از آنجا که هر دو چشمم بهبود نخواهند یافت، نمی خواهم فقط یک چشمم بهبود یابد.”
همانقدر که رد کردن این پیشنهاد اشتباه است، نپیوستن به این بسته قانون اساسی که اصلاحات هرچند اندک اما بسیار مهمی را به همراه دارد نیز اشتباه است.
“نه”
این کاملاً اشتباه است.
باید به خاطر داشت که در جایی که عدالت مطلق تحقق نیافته، عدالت نسبی حاکم است. عدالت نسبی میتواند مقدمهای برای تحقق عدالت مطلق باشد. همانطور که در جهان هستی همه چیز به تدریج و با پیشرفت به کمال میرسد، ما امیدواریم که این تلاش، که گامی در راه عدالت مطلق است، به تدوین قانون اساسیای در حد کمال منجر شود.
با بررسی بسته پیشنهادی برای همهپرسی، درمییابیم که در بسته اصلاحات قانون اساسی، در کنار برخی از مقررات شایسته کرامت انسانی، تغییراتی نیز وجود دارد که برخی از مقررات ناعادلانه موجود در قانون اساسی فعلی را که ناشی از نظام است، از بین میبرد. هر کس با عقل سلیم و وجدانی پاک به این موضوع بنگرد…
“رضایت آگاهانه به ستم”
که ماهیت آن را دارد / که در ماهیت آن است
“نه”
البته نباید به رای دادن فکر کنند. مرحوم م. عاکف
“من نمیتوانم ظلم را تحسین کنم، و هرگز ظالم را دوست نخواهم داشت.”
سخنانش را به جان سپردن،
«من عهد و پیمان بستهام که هر جا به ظلم بر بخورم، -به هر شکلی که باشد- سیلی خواهم زد.»
زمان آن فرا رسیده است که به این عهد و پیمان حضرت بدیع الزمان پایبند باشیم.
آیهای که ترجمه آن در زیر آمده است، به تعاون در نیکی امر و از تعاون در بدی نهی میکند:
«در نیکی، راستی و تقوا با یکدیگر یاری کنید، و در بدی، ستم و دشمنی با هم یاری نکنید، و از خدا بترسید، که عذاب خدا سخت است.»
(مائده، 5/2)
همانطور که میدانیم، ظلم دین و ملیت ندارد. اگر یک فرد متدین به یک غیرمسلمان ستم کند، از نظر اسلام، آن فرد متدین ظالم است و باید به آن غیرمسلمانی که مورد ستم واقع شده است، کمک کرد. به همین دلیل، این بسته قانون اساسی که با پناه بردن به هر بهانهای، برخی از ظلمها و بیعدالتیها را از بین میبرد، حقوقی را برای بخشهای مختلف جامعه ما به ارمغان میآورد، و راه را برای هر کسی که احساس میکند مورد ستم قرار گرفته است -چه غیرنظامی و چه نظامی- باز میکند تا از طریق دادگاه حق خود را مطالبه کند، و از جهات مختلفی ترتیبات شایستهای را برای حفظ کرامت انسانها به وجود میآورد،
“نه”
واضح است که عدم رای دادن یا رای ندادن بدون عذر موجه، رفتار درستی نخواهد بود. زیرا
“بله”
کسانی که رأی نمیدهند، به معنای آن است که با ادامه وضع موجود موافقند. در حالی که هر اندیشه، مکتب یا حزبی که این اصلاحیه قانون اساسی را به وجود آورده، به هر حال، به برداشته شدن گامی در جهت عدالت کمک کرده است. بنابراین، ما بر این باوریم که حمایت از این تلاش، یک وظیفه وجدانی برای هر انسان، هر شهروند، و برای همه مردم ما، اعم از مسلمان و غیرمسلمان است.
البته، هر فردی در اتخاذ این تصمیم، به حساب وجدان خود رجوع کرده و تصمیم خود را خواهد گرفت. امیدواریم که هر چه باشد، در اتخاذ این تصمیم، از تهدید آیه ای که معنای آن ذکر شد، پرهیز شود:
«هرگز به ستمگران اندکترین تمایلی نشان ندهید، وگرنه آتش به شما خواهد رسید.»
(هود، ۱۱/۱۱۳)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها