برادر/خواهر گرامی ما،
– کسانی که این ادعاها را مطرح می کنند، باید ادعاهای خود را ثابت کنند.
اینکه بگوییم فردی مانند پیامبر اکرم (ص) که امی بود، یعنی سواد خواندن و نوشتن نداشت، از تورات یا آثار بطلمیوس استفاده کرده است، دروغ و تهمت آشکاری است.
«ای رسول ما! تو پیش از نزول وحی، نه کتابی خوانده بودی و نه خطی نوشته بودی؛ و اگر چنین بود، کسانی که در پی باطلاند، به شک میافتادند.»
(سوره عنکبوت، آیه 48)
در آیه مذکور به صراحت اعلام شده است که حضرت محمد (ص) سواد خواندن و نوشتن نداشته است.
اگر با وجود سواد خواندن و نوشتن، چنین آیه ای نازل می شد، در آن صورت همه دشمنان آن را به دست می گرفتند و علیه او تبلیغ می کردند و هیچ کس به او ایمان نمی آورد، حتی مؤمنان هم از او دور می شدند. این راهی است که هر عاقلی آن را دنبال می کند.
با توجه به عدم وجود چنین چیزی و با توجه به وجود اخبار غیبی محقق شده فراوانی در قرآن، به جز بلاغت آن، مسلماً چنین کتابی که از هزاران جهت معجزه است، سندی آشکار بر حقانیت نبوت حضرت محمد (ص) است.
– یک نفر،
“بطلمیوس این اطلاعات را از تابلایوس کپی کرده است، یا حضرت موسی اطلاعات موجود در تورات را از صحف حضرت ابراهیم کپی کرده است.”
بگو، چه کسی می تواند از پس این مزخرفات برآید؟
مدعیان از این دست باید بدانند که مهمترین اصل در علم منطق این است:
“امکانپذیر بودن چیزی به معنای وقوع حتمی آن نیست. یک تصور خیالی و یک احتمال نمیتواند جایگزین تأیید عقلانی شود و هیچ ارزشی ندارد.”
به عنوان مثال، تبدیل آب دریای سیاه به حوضه شکر امکان پذیر است. از نظر منطقی، این یک احتمال است. اما از آنجایی که این یک احتمال بدون مدرک است، ارزشی ندارد.
باز هم، ممکن است فردا خورشید طلوع نکند، اما هیچ کس به این احتمال اعتنا نمی کند، زیرا هیچ دلیل عقلی یا نشانه ای برای این احتمال وجود ندارد.
مانند این، همه پیامبران
-حاشا صد هزار بار حاشا-
از آنجا که آنان انسانند، احتمال دروغ گفتنشان به صورت فرضی قابل تصور است. اما چنین احتمالی هیچ ارزشی ندارد. زیرا زندگانی آنان، بندگیشان به خدا، تقوایشان، وقار و متانتشان، عدم شنیدن دروغ از آنان توسط هیچکس، معجزاتی که نشانه پیامبران است و بسیاری از حالات شگفتانگیز دیگر، چنین احتمالی را به صفر میرساند.
– ادعاهایی که احتمال وجود چنین مغالطههایی را بدهند، ارزشی ندارند.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها