حضرت نوح زنی را دید که گریه میکرد، به او گفت: «چرا گریه میکنی؟» زن جواب داد: «پسرم در جوانی از دنیا رفت و روزگارش را ندید.» حضرت نوح پرسید: «پسرت چند سال داشت؟» زن گفت: «۲۵۰ سال.» حضرت نوح لبخندی زد و فرمود: «زمانی خواهد آمد که مردم عمر کوتاهی خواهند داشت، عمرشان ۶۰-۷۰ سال خواهد بود.» زن پرسید: «آیا آنها خانهای هم خواهند ساخت؟» حضرت نوح جواب داد: «بله، و بهترین خانهها را هم خواهند ساخت.» زن در جواب حضرت نوح گفت: «اگر من جای آنها بودم، دو میخ میکوبیدم، رویش را میپوشاندم و پروردگارم را حمد و تسبیح میکردم.»
– چرا زن این حرف را زد؟
– در نهایت، پیامبر ما 63 سال عمر کرد؟
برادر/خواهر گرامی ما،
با وجود تمام تحقیقاتی که انجام دادیم
ما در منابع خود از جمله حدیث، تاریخ و تفسیر، به اطلاعاتی با معنای مندرج در سوال دست نیافتیم.
به نقل از امام غزالی، روزی جبرئیل علیه السلام نزد نوح علیه السلام آمد و
«ای پیامبرِ صاحبِ طولانیترین عمر، جهان را چگونه یافتی؟»
حضرت نوح پرسید:
مثل خونهای با دو در! از یه در وارد شدم، از یه در دیگه خارج شدم.
پاسخ داد.
(غزالی، إحیاء، دمشق، دارالفکر، 2006، 3/2006)
مثال دیگری که دیدگاه حضرت نوح را نسبت به جهان توصیف می کند، این است که او
خانه ای از نی
مربوط به کاری است که او انجام داد. از کسانی که پرسیدند چرا او این کار را کرد،
“حتی همین هم برای کسی که در حال مرگ است، زیاد است.”
گفته است.
(غزالی، همان منبع، 4/2883)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها