فواید اجتماعی زکات چیست؟

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،


* زکات، تعادل قدرت در مالکیت است.

نه به طور کامل مالکیت را از بین می‌برد و نه آن را به طور کامل در دست صاحبش رها می‌کند و مانع از دسترسی فقرا به آن می‌شود. مالکیت را در حد معینی بین فقیر و غنی تقسیم می‌کند.

* زکات نوعی تأمین اجتماعی و بیمه اجتماعی است.

کمک به نیازمندان؛ دستگیری از ضعیفان، فقرا، مساکین، بدهکاران و مسافران در راه مانده از اهداف زکات است. هر آنچه که شخصیت فرد را تقویت، او را از نظر اقتصادی توانمند و امکانات مادی و معنوی او را توسعه بخشد، جامعه را نیز تقویت می کند.

* زکات،

بیمه‌ای است شامل تمام طبقات نیازمند، و شامل تمام نیازهای جسمی، روحی و اخلاقی این طبقات. اولین پایه و اساس ایده بیمه اجتماعی مدرن در سال 1941 نهاده شد. نمایندگان انگلیس و آمریکا در سال 1941 برای پیمان آتلانتیک گرد هم آمدند و در این جلسه تأسیس نهاد بیمه اجتماعی برای افراد را به تصویب رساندند. حال آنکه اسلام این را با نهاد زکات 1400 سال پیش وضع کرده است.

* زکات،

این امر شکاف و تفاوت بین ثروتمندان و فقرا را در جامعه از بین می‌برد. فاصله طبقاتی را کاهش داده و به شکل‌گیری طبقه متوسط کمک می‌کند. افزایش تعداد شهروندان متوسط در جامعه، آسایش را در بازار به ارمغان می‌آورد. کالا از انحصار یک طبقه خاص خارج شده و قدرت خرید فقرا نیز افزایش می‌یابد. نه فقط ثروتمندان، بلکه توده وسیعی از مردم نیز می‌توانند بدون سختی، نیازهای اساسی خود را در جامعه تأمین کرده و زندگی کنند. اینکه ثروت فقط در دست ثروتمندان باشد، در آیه شریفه نهی شده است (الحشر، 7). و این امر از طریق زکات تأمین می‌شود.

* زکات از انباشت پول جلوگیری کرده و آن را به سمت سرمایه گذاری سوق می دهد.

زیرا از اصل سرمایه پرداخت می‌شود، نه از سود، و تا زمانی که به کار گرفته نشود، به طور مداوم کاهش می‌یابد. صاحب آن نیز برای جلوگیری از این کاهش، پول را به سمت سرمایه‌گذاری هدایت می‌کند و به دنبال افزایش آن است.

* زکات، تعادل اجتماعی را برقرار می‌کند.

خداوند متعال بندگانش را از نظر خلقت و هم از نظر معیشت و زندگی در سطوح مختلف آفریده است. بعضی ثروتمند، بعضی فقیر و بعضی هم متوسط الحال… در آیه شریفه آمده است:

“خداوند در روزی دادن، بعضی از شما را بر بعضی دیگر برتری داده است.”

(سوره نحل، آیه 71)
برابری درآمد برای همه افراد امری محال است. زیرا در جامعه وظایف متفاوتی از نظر مسئولیت و تلاش وجود دارد. زیان ناشی از اهمال در این وظایف، جامعه را فلج می‌کند. اگر دستمزد همه وظایف یکسان باشد، هیچ‌کس به سراغ کارهای سنگین و پرمسئولیت نخواهد رفت و همه به دنبال کارهای سبک‌تر خواهند بود. در نتیجه، کارهای سنگین و پرمسئولیت به اهمال می‌افتد و نظم زندگی مختل می‌شود.
پس اختلاف در آمد و معیشت مردم امری ضروری است. اما برای آنکه این اختلاف به پرتگاه بزرگی نینجامد، لازم است که ارتباط و پلی در میان باشد. و آن پل، زکات است.

* زکات، افراد جامعه را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

زکات به عنوان یک نوع همیاری اجتماعی، افراد را به یکدیگر پیوند می دهد.

در ثروتمند، احساسات محبت، شفقت و مهربانی نسبت به فقیر رشد می‌کند. در فقیر نیز، احساسات اطاعت، احترام و جدیت در کار نسبت به ثروتمند به وجود می‌آید.

حسادت، دشمنی و کینه از بین می‌رود، و حتی به طور کامل نابود می‌شود. نه ثروتمند به فقیر ستم می‌کند و او را در منّت می‌گذارد، و نه فقیر در برابر ثروتمند احساس ذلت، بردگی، کینه و عداوت می‌کند. در حدیث شریف آمده است:

“قلب‌ها انسان را به دوست داشتن نیکی‌کننده و دوست نداشتن بدی‌کننده وادار می‌کنند.”

* زکات،

از کینه و خشم نسبت به جامعه و همکاری با دشمنان جامعه و برهم زنندگان آرامش اجتماعی جلوگیری می‌کند. اگر ثروتمندان نیازهای فقرا را برطرف نکنند، فقر و تنگدستی شدید، آنان را به پیوستن به جبهه دشمنان اسلام یا ارتکاب اعمال شرورانه‌ای چون دزدی، راهزنی و قتل سوق می‌دهد.

* زکات، دریچه‌ای به سوی سرمایه‌گذاری و گامی بزرگ در راستای توسعه است.

زکات هم جنبه اجتماعی و هم جنبه اقتصادی دارد. از این رو، در عین حال، یک حرکت توسعه‌ای نیز محسوب می‌شود.

* تضاد غنی و فقیر

از زمان پیدایش جوامع، همواره مبارزه طبقاتی، آشکار یا پنهان، وجود داشته است. انقلاب‌ها و جنبش‌های خونین در طول تاریخ، همگی ناشی از این مبارزه، یعنی…

“تو داری، من ندارم”

هر دو به نوعی تجلی دعوا هستند.

اسلام برای فرو نشاندن این مبارزه ازلی، از یک سو نهادهای زکات، صدقه و وقف را تأسیس کرده و از سوی دیگر، به افراد اخلاق و تربیتی از قبیل صبر، قناعت و رضا به قضا و قدر را آموخته است.

در میان این مؤمنان که به ادب و اخلاق آراسته بودند، نه غرور ثروت و نه حسادت فقر دیده نشد.

زکات، پل اسلام است.

کمک مسلمانان به یکدیگر، تنها از طریق پل زکات صورت می‌گیرد. زیرا وسیله‌ی یاری، زکات است. پلی که نظم و آرامش را در جامعه‌ی بشری تأمین می‌کند، زکات است. حیات اجتماعی در جهان بشریت، از تعاون و همیاری برمی‌خیزد. پادزهر و درمان مصیبت‌هایی که از شورش‌ها، انقلاب‌ها و اختلافات ناشی می‌شوند و مانع پیشرفت انسان‌ها می‌گردند، تعاون و همیاری است. آری، در وجوب زکات و حرمت ربا، حکمت بزرگی، مصلحت والایی و رحمت گسترده‌ای نهفته است. آری، اگر با نگاهی تاریخی به صفحه جهان بنگرید و به ناهنجاری‌ها و خطاهای بشر که آن صفحه را لکه‌دار کرده‌اند توجه کنید، خواهید دید که تمام انقلاب‌ها، فسادها و اخلاق رذیله در جامعه‌ی بشری از دو کلمه سرچشمه می‌گیرند:

یک نفر:


“سیر باشم و دیگران از گرسنگی بمیرند، به من چه.”


دوم:




“تو در سختی‌ها غرق شو تا من در نعمت‌ها و لذت‌ها آسوده باشم.”
تنها زکات است که آن کلمه اول را که عالم بشریت را در معرض زلزله قرار داده و به سوی نابودی سوق داده است، از بین می برد. و آن کلمه دوم را که نوع بشر را به سوی مصائب عمومی کشانده و به بلشویسم (کمونیسم) سوق داده و پیشرفت و آسایش را نابود کرده است، از ریشه برمی کند.

حرمت ربا

است.
دوست من! مهمترین شرط حفظ نظم و ثبات در جامعه، عدم وجود شکاف و فاصله بین طبقات اجتماعی است. طبقه اشراف نباید از طبقه عوام، و طبقه ثروتمندان نباید از طبقه فقرا آنقدر دور شوند که ارتباطشان قطع شود. زکات و کمک های متقابل، ارتباط بین این طبقات را تضمین می کند. اما از آنجا که به وجوب زکات و حرمت ربا توجه نمی شود، فاصله بین طبقات روز به روز بیشتر شده، ارتباط قطع می شود و صله رحم از بین می رود. به همین دلیل است که به جای احترام، اطاعت و محبت از طبقه پایین به بالا، صداهای شورش، فریادهای حسادت، و ناله های کینه و نفرت بلند می شود. همچنین، به جای رحمت، احسان و نوازش از طبقه بالا به پایین، آتش ظلم، استبداد و تحقیرهای رعدآسا می بارد. متأسفانه، فضایل موجود در طبقه اشراف، به جای تواضع و مهربانی، به تکبر و غرور منجر می شود.

ناتوانی و فقر در میان طبقه فقرا؛

در حالی که موجب احسان و رحمت است، اسارت و بدبختی را به بار می‌آورد. اگر برای این سخنانم شاهدی می‌خواهی، به جهان متمدن بنگر، هر قدر بخواهی شاهد وجود دارد.


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز