برادر/خواهر گرامی ما،
خداوند
حاکم
به اقتضای نامش، در جهان هستی قانون تدریج و تکامل وجود دارد. به عنوان جلوهای از این قانون، انسان ابتدا در رحم مادر مراحل مختلفی را طی میکند و سرانجام به عنوان موجودی زنده به دنیا میآید. او به عنوان یک کودک به دنیا میآید.
همانطور که جسمش کوچک است، استعدادها و توانایی های روحی اش نیز محدود است. با رشد جسمش، استعدادها و توانایی های روحی و انسانی اش نیز شروع به رشد می کنند.
یکی از تواناییهای جدانشدنی انسان، تکامل اندامهای جنسی و اسپرم و تخمک است که به عنوان مرد و زن، تداوم نسل بشر را تضمین میکنند. در هر مرحله از سفر این موجود نوظهور، از عالم معادن، عالم نباتات، عالم حیوانات، تا رسیدن به مرحلهای که در رحم/پشت پدر، به عنوان یک انسان بالقوه قرار میگیرد، شکل، توانایی و تغییری خاص را به خود میگیرد.
این قانون تکامل، که در طول این سفر تا رسیدن به پدر حاکم است، هم در مورد تشکیل اسپرم و هم در مورد این اسپرم -به تعبیر قرآن-
“محل استقرار”
یعنی این موضوع در مورد سلامت خطی که جنین را به رحم منتقل میکند نیز صدق میکند. از طرف دیگر، این قانون در مورد تنظیم و طراحی رحمی که این مهمان جدید در آن به راحتی مستقر شود و تغذیه کند نیز صدق میکند.
به طور خلاصه؛
از نظر هستیشناسی، آمادهسازی کارخانهای که نسل بشر را تولید کند، و رشد دو عنصر اساسی این کارخانه، یعنی مرد و زن، به موازات روند رشد طبیعی -به عنوان یک انسان-، امری حکیمانه است. آمادهسازی این فرایند، به معنای شروع فوری تولید توسط کارخانه نیست. اکنون، از این به بعد، از نظر اصل الهی، هیچ مانعی برای شروع تولید توسط کارخانه در هر مرحلهای وجود ندارد.
تعیین سن ازدواج و روند آن، مستقیماً به رشد بیولوژیکی هر فرد و همچنین به سنت ها، آداب و رسوم افراد، مناطق و جوامع مربوط می شود.
در این موارد، ارزیابی با در نظر گرفتن همه قرون، زمانها، شرایط، مناطق و جوامع، به جای تمرکز بر یک منطقه یا جامعه خاص، سالمتر خواهد بود. از این نظر، تعیین حد معینی برای سن ازدواج درست نیست، همانطور که وضع قانون مبنی بر اینکه افراد باید در فلان سن ازدواج کنند نیز درست نیست.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها