
– میشه توضیح بدید؟
برادر/خواهر گرامی ما،
در زبان ترکی
“حسادت”
کلمه، منفی است.
«حسادت»
از نظر مثبت ارزیابی شده
“تلاش”
تا جایی که در بیان بسیاری از ظرافتهای معنایی، از غنای تداعیگری بسیار بالایی برخوردار است.
اما در متون مذهبی
واژه عربی به معنای حسادت
تلاش
کلمه
“حساسیت مفرط فرد نسبت به حفظ حریم خصوصی خود، واکنشی عاطفی است که او را از موقعیت هایی که به عزت نفس، شرف و ناموس او آسیب می رساند، باز می دارد و محافظت می کند.”
، به طور خاص تر
“احساس مرد یا زن برای محافظت و دفاع از همسر خود در برابر توجه جنسی شخص دیگر”
به معنای آن است. (1)
حسادت
این احساسی است که اغلب در مورد عشق و محبت به وجود می آید.
به معنای محدود / به مفهوم محدود
حسادت
این اضطراب و نگرانی است که فرد هنگام ترجیح دادن شخص مورد علاقه اش به شخص دیگری از خود نشان می دهد.
ترس از دست دادن چیزهایی که جامعه به آنها ارزش می دهد، مانند دانش، هنر، نفوذ، قدرت، ثروت و مقام، و تمایل به حفظ و حراست از آنها، عموماً با مفهوم حسادت بیان می شود.
راغب اصفهانی
همچنین برای حس محافظت از خود، خانه و خانواده، کشور و به طور خلاصه هر چیزی که به آن تعلق دارد.
تلاش
بیان میکند که از مفهوم … استفاده شده است.
حسادت،
“ناتوانی در تحمل مزایای دیگران”
به معنای
از روی حسادت
متفاوت
و معنایش از آن گسترده تر است.
همچنین از نظر اخلاقی
حسادت
همه انواع آن بد است.
در نظر گرفته می شود،
حسادت واکنشی است که در صورت حفظ آن در حد معقول و متعادل، ضروری است.
حسادت نیست که کسی همسرش و حق و منفعتی را که به او تعلق دارد از دیگری دریغ کند.
تلاش
این امر به عنوان یک گرایش طبیعی و فطری تلقی می شود. حس حسادت و اعمال ناشی از آن، که به معنای محافظت و نگهداری از فرد یا چیزی است که شخص دوست دارد و به آن دلبسته است و برای آن ارزش قائل است، به عنوان یک نگرش و رفتار ضروری برای پیشرفت، تعالی، بلوغ، حفظ ناموس و عفت و حقوق و منافع در نظر گرفته می شود. (2)
به همین دلیل، در فرهنگ اخلاق اسلامی، تعادل یک
حسادت
احساس
نجابت، شرف، عفت و مردانگی
به عنوان یک اصل اساسی در نظر گرفته شده و به عنوان نشانه ای از افتخار تلقی شده است. در واقع
تلاش
این واژه در لغتنامههای کلاسیک به اختصار به صورت زیر آمده است:
“حمیت”
(احساس و اراده برای مقابله با حملات به ارزشها)
و
“انفعت”
(عزت نفس)
به صورت زیر شرح داده می شود.(3)
امام غزالی،
حمیت، عزت نفس، حسادت
احساساتش، که در ذات هر انسان نرمالی وجود دارد و نوعی مکانیسم دفاعی است.
خشم
او فضایل را به عنوان جلوه های احساسات در چارچوب عقل و دین ارزیابی کرده و خاطرنشان کرده است که فقدان این فضایل یک نقص جدی در بشریت است.
همان عالم بیان کرده است که اگر حسّ حمیت در فردی ضعیف شود، عزت نفس او نیز به ضعف میگراید و همه اینها منجر به محرومیت او از حسّ غیرت میشود، سپس حدیثی(4) را نقل کرده است که در آن حضرت پیامبر اکرم (ص) به غیرتورزی افتخار کردهاند.(5)
مانند سایر تمایلات و احساسات فطری موجود در طبیعت انسان.
حسادت
ذاتاً خوب یا بد نیست.
اما بر اساس نحوه بیان، نیت و سهم آن در رشد اخلاقی فرد، ارزشمند می شود. از این نظر
حسادت مثبت
به عنوان یک فضیلت اخلاقی در شکل گیری شخصیت در نظر گرفته می شود.
در برخی از احادیث حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)،
حسادت به این معنا به عنوان یک صفت برتر شخصیتی ذکر شده و به مؤمنان و همچنین به خدا و پیامبر نسبت داده شده است.
(6)
حسادت خدا در اصطلاح دینی
“غیرت الهی”
به این صورت بیان می شود و با اعمال بد، زشت و ناعادلانه ای که انجام می دهند.
کسانی که به غیرت خدا دست درازی می کنند
باور بر این است که حتماً مجازات خواهند شد.
حسادت را،
“اینکه شخص دوست نداشته باشد فرد دیگری در چیزی که دوست دارد و از آن خود میداند شریک شود.”
به صورت زیر تعریف شده است:
قُشَیری
او در حدیث تلاش میکند تا صفت حسادت را که به خدا نسبت داده شده است، بر اساس این تعریف توضیح دهد. به نظر او، حسادت خدا،
«از آنجا که حق الوهیت بر بنده فقط به او اختصاص دارد، فقط از او عبادت و اطاعت خواسته شود و به شراکت دیگری در این امر راضی نشود.»
به این معنی است.(7)
تشخیص جنبههای مثبت و منفی حسادت از یکدیگر مهم است. برخی از نشانههای حسادت، هرچند ظاهراً به صورت دغدغهها و حساسیتهای دینی و اخلاقی بروز میکنند، اما اغلب از ضعفهای شخصیتی و انگیزههای خودخواهانه ناشی میشوند.
هم در احادیث رسول اکرم (ص) و هم در توضیحات علمای مسلمان، به این تمایز بین احساسات حسادت توجه شده است.
در واقع، در یک حدیث آمده است:
با اشاره به اینکه حسادت انواع مختلفی دارد که مورد پسند و ناپسند خداست، نوع اول حسادتی است که بر اساس سوءظن موجهی است و نوع دوم حسادتی است که بدون وجود دلیلی برای سوءظن ابراز می شود.
بیان شده است. (8)
غزالی، غیرت را در حفظ عفت و ناموس، وظیفهای بر عهده شوهر میداند، اما در این مورد افراط را هم درست نمیشمارد و راه میانه را توصیه میکند. به نظر او، نباید از رفتارهایی که به بدی میانجامد چشمپوشی کرد؛ اما وسوسه بیجا و بیمورد که منجر به بدگمانی نسبت به زن شود نیز درست نیست. مثلاً، جستجو در امور پنهانی زنان…
(تجسس)
افراط در حسادت تا حدّی که به آن برسد، اشتباه و زیانبار است. همچنین این،
آنچه را که خداوند در قرآن به صراحت حرام کرده است.
(نگا. حجرات 49/12)
وارد سوء ظن می شود. (9)
شعرانی و محییالدین ابن عربی
با اشاره به این موضوع، محدود کردن رفتار زنان و منع آنها از رفتن به مساجد بر اساس ظن و گمان و بدون وجود شک و شبهه آشکار، امری غیرمنطقی است، به ویژه آنکه برخی از بزرگان اصحاب،
«اگر پیامبر اکرم (ص) امروز زنده بودند و میدیدند که زنان چه میکنند… حتماً از رفتن آنان به مساجد منع میکردند.»
او بیان میکند که به دلیل سخنانش در مورد (10)، از حضرت عایشه انتقاد کردهاند.
بنابراین، حسادت فقط در موارد خاصی که خداوند متعال در دین خود مشخص کرده است، لازم است. هر حسادتی که از این حدود فراتر رود، خارج از حدود عقل بوده و رفتاری ناشی از احساسات بیجاست. تلاش انسان برای افشای اسرار همسرش به واسطه حسادت نیز نادرست است.
حسادت بیش از حد
شخصی که در موضوعی که خدا آن را شر نمیداند، ادعا کند که از خدا حساستر است، در واقع خود را از خدا برتر دانسته است.(11)
در بعضی از کتاب های حدیث
“غیرت النساء”
در این کتاب، بخشهای جداگانهای با عناوینی نظیر این وجود دارد که در این بخشها به طور خاص به وقایعی اشاره شده است که حسادت همسران حضرت محمد (ص) را به تصویر میکشد. (12)
همت و تلاش از جانب خداوند متعال،
به این صورت است که او نمی خواهد بنده اش گناه کند. زیرا
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در برخی از احادیث شریف خود در این باره فرموده اند:
«به درستی که خداوند نسبت به مؤمنان غیرت و حمیت دارد. غیرت خداوند…»
(حسادت)
«آنچه را که خدا حرام کرده، به خاطر آن است که مؤمن آن را انجام ندهد.»
(۱۳)
«خداوند متعال حرم دارد. حرم خداوند متعال، چیزهایی است که او حرام کرده است.»
(۱۴)
«هنگامی که خداوند بنده ای را دوست بدارد، او را از دلبستگی به دنیا (و آرزوهای دنیوی) باز می دارد.»
(پانزده)
«همانطور که شما با ندادن آنچه بیمار میخواهد از او محافظت میکنید، خداوند نیز با ندادن دنیای مورد نظر به بنده محبوبش، او را از آن باز میدارد و بدین ترتیب از او محافظت میکند.»
(۱۶)
«هیچکس از خدا در غیرتمندی برتر نیست. به سبب غیرتمندی اوست که همه فحشا و زشتیها را، آشکار و پنهان، حرام کرده است. و هیچکس از خدا در ستایششدن دوستدارتر نیست. از این رو است که پیامبران بشارتدهنده و انذاردهنده را فرستاده است.»
(۱۷)
«آیا از همت سعد تعجب میکنید؟ من از سعد همت بیشتری دارم. و خدا از من هم همت بیشتری دارد.»
(دارای همت)
‘است.”
(۱۸)
خداوند متعال در قرآن کریم نیز چنین میفرماید:
«خداوند شرک را نمیبخشد، ولی از گناهان دیگر هر که را بخواهد میبخشد.»
(نساء، 4/48)
«اگر ناسپاسی کنید، خدا به شما نیازی ندارد. ولی خدا از کفر بندگانش راضی نیست. اگر شکرگزار باشید، از شما راضی میشود.»
(سوره زمر، آیه 7)
همانا، منظور از “غیرت” در احادیثی که از غیرت خداوند سخن میگویند، همین معناست.
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
– حسادت بین زوجین تا چه حد باید باشد؟
– آیا می توانید در مورد میزان حسادت اطلاعاتی بدهید؟ همسران نسبت به یکدیگر…
– پیامبر ما فرمودند: «حسادتی که خدا دوست دارد و حسادتی که دوست ندارد…»
آیا حدیثی وجود دارد با مضمون: “مردی که حسود نباشد، خیری در او نیست”؟
– حسادت چیست و چه زیان هایی دارد؟
– ناراحتی هایی مانند نفاق، تکبر و حسادت که در انسان وجود دارد، دقیقاً چگونه…
پانویسها:
۱) ابن اثیر، ج ۳، ص ۴۰۱؛ لسان العرب، ماده «غَیْر»؛ راغب اصفهانی، ص ۳۴۷.
۲) المالی، IX، ۶۴۰۵-۶۴۰۶.
٣) لسان العرب، ماده «غَير»؛ تاج العروس، ماده «غَير».
۴) بخاری، «نکاح»، ۱۰۷؛ مسلم، «لعان»، ۱۶.
5) إحياء، جلد سوم، صفحات 167-169.
۶) مسند، ۱، ۴۰۸؛ ۲، ۲۳۵، ۳۰۱، ۳۲۶، ۳۴۳، ۳۸۷، ۵۲۰، ۵۳۶؛ بخاری، «نکاح»، ۱۰۷، ۱۰۸؛ مسلم، «لعان»، ۱۷، «توبه»، ۳۲-۳۸؛ ترمذی، «رضاع»، ۱۴.
۷) قشیری، رساله، جلد دوم، صفحه ۵۱۲.
٨) ابن ماجه، “النکاح”، ٥٦.
۹) إحياء، جلد دوم، صفحات ۳۸-۳۹.
١٠) بخاری، «اذان»، ١٦٣؛ مسلم، «صلاة»، ١٤٤.
۱۱) سارانی، الیواقیت و الجواهر، جلد دوم، صفحه ۴۲
۱۲) مثلاً، ر.ک. بخاری، «ادب»، ۲۳، «نکاح»، ۱۰۷، ۱۰۸، «طلاق»، ۵، «مناقب الأنصار»، ۲۰، «توحید»، ۳۲؛ مسلم، «فضائل الصحابه»، ۷۴-۷۶، ۸۳، ۸۸.
۱۳) بخاری، نکاح ۱۰۷؛ مسلم، توبه ۳۶؛ ترمذی، رضاء ۱۴.
۱۴) نسائی، سحر ۲؛ ابوداود، سحر ۳.
۱۵) ترمذی، طب ۱.
۱۶) مناوی، جلد دوم، صفحه ۲۹۸.
۱۷) بخاری، کسوف ۲، توحید ۱۵، ۲۰؛ مسلم، توبه ۳۲، ۳۶؛ دارمی، نکاح ۳۷.
۱۸) بخاری، نکاح ۱۰۷، حدود ۴۰، توحید ۲۰؛ مسلم، لعان ۱۶، ۱۷؛ ابن حنبل، مسند ۴/۲۴۸.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها