برادر/خواهر گرامی ما،
– صدها دلیل و مدرک وجود دارد که نشان می دهد قرآن کلام خداست.
در این باره آثار فراوانی به نگارش درآمده است. از چهارده قرن پیش تاکنون قرآن…
“حتی یک سوره هم نمیتوان آورد که شبیه به آن باشد”
این چالش در هیچ دورهای از تاریخ با استقبال مواجه نشده است.
مسیلمه کذاب
کسانی که می خواهند با هذیان هایی نظیر این، به قرآن طعنه بزنند،
“دروغگو”
از داغ ننگ رهایی نیافته است. فعلاً قصد نداریم به این موضوع بپردازیم. قصد داریم بر رابطه تورات و انجیل با قرآن، که موضوع بحث ماست، تمرکز کنیم. به عبارت دیگر، به روابط حضرت محمد (ص) با اهل کتاب و کتاب مقدس از طریق قرآن خواهیم پرداخت و به برخی از مثالهای مربوطه اشاره خواهیم کرد.
– در کتب قرآن، حدیث، تاریخ و سیره به صراحت آمده است که حضرت محمد (ص) که از نظر تاریخی ثابت شده است که سواد خواندن و نوشتن نداشته و هرگز تورات و انجیل را نخوانده است، در آن روز با دانشمندان اهل کتاب به چالش برخاسته و گفته است که آنان حقایق موجود در کتاب هایشان را پنهان می کنند و در حین سخنرانی آنان را ساکت کرده است.
چند مثال در این مورد:
الف. «پیش از نزول تورات، هر نوع خوراکی برای بنیاسرائیل (فرزندان یعقوب) حلال بود، مگر آنچه که خودشان بر خود حرام کرده بودند. بگو: اگر راست میگویید، پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید. پس از این، هر کس بر خدا دروغ ببندد، همانا او از ستمکاران است.»
(آل عمران، 3/93-94).
در مورد سبب نزول این آیه، دو مورد ذکر شده است:
یهودیان، به حضرت محمد (ص)
“نسخ / لغو حکم قبلی”
در این مورد اعتراض کرده و گفته بودند که در دین چنین چیزی وجود ندارد. این آیه در پاسخ به آنها نازل شد و فرمود: «پیش از تورات…»
-به استثنای آنچه حضرت یعقوب بر خود حرام کرده بود/ از خود منع کرده بود-
دیگران حرام نبودند. تورات، نه تنها نسخ را انکار نکرده، بلکه برعکس، با حرام کردن بعضی از چیزهایی که قبلاً برای بنیاسرائیل حلال بود، نسخ را به جا آورده است.” و بدین ترتیب یهودیانی را که ادعای خلاف آن را داشتند، به چالش کشید.
بر اساس روایتی دیگر، یهودیان به حضرت محمد (ص)
«تو از یک سو میگویی که از ملت ابراهیم هستی، و از سوی دیگر گوشت و شیر شتر را حلال میشماری، در حالی که در دین او حرام است.»
آنها به این موضوع اعتراض کردند.
با این آیه، تأکید شده است که این ممنوعیت در زمان حضرت ابراهیم (ع) نبوده، بلکه ممنوعیتی است که حضرت یعقوب، نوه ایشان، بر خود تحمیل کرده است.
بر اساس روایات، حضرت یعقوب نذر کرده بود که اگر از بیماری “سیاتیک” که به آن مبتلا شده بود شفا یابد، از خوردن گوشت و شیر شتر، که محبوب ترین خوراکی هایش بود، خودداری کند.
صرف نظر از علت نزول، یک چیز واضح است: حضرت محمد (ص) بر وجود دانشی اصرار داشت که یهودیان ادعا می کردند در تورات وجود ندارد.
“اگر راست میگویید، پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید.”
و با این سخن به آنان اعلان جنگ کرد، ولی آنان از آوردن آن سر باز زدند.
(نگاه کنید به تفسیر آیه مربوطه از طبری، قرطبی، رازی، ابن کثیر، ابن عاشور، نسفی، آلوسی).
ب. «پس از آنکه این علم به تو رسید، به کسانی که در این باره با تو به مجادله برمیخیزند بگو: بیایید، ما و شما فرزندانمان را، زنانمان را و خودمان را فراخوانیم، آنگاه به نفرین بپردازیم و از خدا بخواهیم که بر دروغگویان لعنت فرستد.»
(آل عمران، ٣/٦١)
.
چالش در این آیه از مسیحیان نجران است که به مدینه آمدند و
“کسانی که اصرار دارند عیسی پسر خداست”
این اقدام علیه هیئتی صورت گرفته است. بر اساس نظر رئیس این هیئت، ‘عاقب عبدالمسیح’، این
“لعنتشدگی”
آنها جرأت نکردند به پیشنهاد او پاسخ دهند.
(نگاه کنید به تفسیر آیه مربوطه از طبری، قرطبی، رازی، ابن کثیر، ابن عاشور و نسفی).
ج. «کسانی که به آنان کتاب دادیم، آن را…»
(محمد را)
آنها فرزندان خود را به خوبی می شناسند، درست مثل اینکه فرزندان خودشان باشند. با این حال، بعضی از آنها عمداً حقیقت را پنهان می کنند.”
(سوره بقره، آیه 146)
در این آیه، بر این نکته تأکید شده است که اهل کتاب، به سبب صفاتی که در انجیل و تورات برای حضرت محمد (ص) ذکر شده بود، ایشان را به خوبی میشناختند، به گونهای که فرزندان خود را از دیگران تمیز میدادند. روایت است که حضرت عمر از عبدالله بن سلام، دانشمند یهودی، پرسید: «آیا شما واقعاً -بر اساس کتابتان- حضرت محمد (ص) را به همان اندازه که فرزندانتان را میشناسید، میشناسید؟» و او پاسخ داد: «بلکه بیشتر از آنها».
(نگاه کنید به تفسیر آیه مربوطه از طبری، قرطبی، رازی، ابن کثیر، ابن عاشور و نسفی).
یک نکته بسیار مهم هم باید این باشد:
اگر آن مسائلی که حضرت محمد (ص) بر آن اصرار داشت و در تورات نیز به طور قطع وجود داشت، در واقعیت وجود نداشت، قبل از هر کس دیگری -از جمله علمای یهودی که به او ایمان آورده بودند-
عبدالله بن سلام
افرادی از این دست، لحظهای هم در دین اسلام باقی نمیماندند و بلافاصله به دین سابق خود بازمیگشتند. این موضوع در مورد علمای مسیحی نیز صدق میکند. پایبندی صادقانهای که آنان در طول زندگیشان به دین اسلام نشان دادند، گواهی آشکار بر صحت این آیه و راستگویی حضرت محمد (ص) است.
در این مورد، صدها مثال از معجزات قرآن را میتوان برشمرد. همچنین، در مورد کتاب مقدس میتوان سخنان بسیاری گفت، از جمله تناقضات آن با علم مدرن و وجود داستانهای ساختگی و نامناسب برای شان پیامبران، مانند داستانهای حضرت لوط و حضرت داوود.
اما ما یک معیار داریم:
در روزگار ما که مکاتب ماتریالیستی و آتئیستی، منکر خدا و همه ادیان آسمانی را خرافه میدانند، ما که خود را از امت ابراهیم میدانیم و عموماً به خدا، پیامبران و روز قیامت ایمان داریم، بر آنیم که از بحث و جدل در مسائل اختلافی بپرهیزیم و در برابر دشمن مشترکمان، آتئیسم، دئیسم و بیماری بیاخلاقی ناشی از آن، دوشادوش هم بایستیم و بر این باوریم که این امر مورد رضایت پروردگار متعال است و بر همین اساس عمل خواهیم کرد. امیدواریم که به بحثهای بیهوده و بیفایدهای که به زیان ادیان آسمانی و به نفع بیدینان تمام شود، مجبور نشویم.
توجه:
استناد به این ایده که تورات تحریف نشده و بر اساس آن حکمی صادر کردن، درست نیست. نتیجهگیری بر اساس مقدمهای نادرست، خود نادرست است. زیرا هرچند در تورات و انجیل، برخی از وحیهای اصیل باقی مانده است، اما تحریف و عدم حفظ اصل آن، یک واقعیت تاریخی است. پس، برخی از اطلاعات نادرستی که بعدها به انجیل اضافه شده، به تورات نیز راه یافته است.
برای اطلاعات بیشتر، کلیک کنید:
– دلایل نبوت حضرت محمد (ص) و کلام خدا بودن قرآن.
– علت مصون نماندن سایر کتب آسمانی از تحریف.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها