– من به اختلال وسواس فکری-عملی مبتلا هستم و طب در این زمینه بسیار ناتوان است. دعای “ربّ إني مسّنيَ الشّيطان” را میخوانم، بسیار مفید است. اما آیا دعای دیگری یا راهکار دیگری دارید که به طور خاص مرا از وسواسهایم، خواندن تابلوها و سنگ قبرها، تکرار حرکات، راه رفتن روی خط صاف و غیره، و از شکنجه فکری و رفتاری رها کند؟
برادر/خواهر گرامی ما،
به دعای خود ادامه دهید. همچنین دعای جوشن را نیز توصیه میکنیم. اما در کنار دعاهایی که با زبان خوانده میشوند،
توصیههای یک پزشک متخصص
شاید لازم باشد آن را بردارید.
وسواس / عقده
بعضیها مدام دستهایشان را میشویند، بعضیها نمیتوانند از شمردن طبقههای آپارتمان دست بردارند. بعضیها هم از ترس باطل شدن وضویشان بارها و بارها وضو میگیرند. خلاصه، در کنار دغدغههای اقتصادی و اجتماعی، ما هم به نوعی به بیماری “وسواس” مبتلا هستیم.
پروفسور دکتر مصطفی اورهان اوزتورک، متخصص روانپزشکی و بیماری های اعصاب،
او میگوید که این بیماری که باعث میشود افراد بارها و بارها کارهای یکسانی را انجام دهند، از نظر پزشکی اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) نامیده میشود. اوزتورک با بیان اینکه این بیماری دو علامت اصلی دارد: “وسواس فکری و اجبار عملی”،
وسواس را،
“افکاری که ناخواسته هستند، فرد را آزار می دهند و با تلاش آگاهانه قابل دفع نیستند.”
به عنوان تعریف می کند.
اجبار / فشار / زور
و آن را به صورت زیر توصیف می کند:
“اینها رفتارهایی هستند که فرد برای رهایی از افکاری که به ذهنش خطور می کند، انجام می دهد و اغلب تکرار می کند. به عنوان مثال، وسواس این است که فرد با وجود اینکه می داند تمیز است، فکر کند که با لمس کردن چیزی دستش کثیف شده است. شستن مکرر و با وسواس دست ها به دلیل این فکر، اجبار است.”
اوزتورک به این نکته اشاره میکند که بعضی از بیماران حتی میتوانند یک یا دو قالب صابون را در روز تمام کنند، و حتی دستانشان از فرط شستشو زخم میشود. در انسان، فقط وسواسهای مربوط به تمیزی وجود ندارد. بلکه انواع مختلفی از وسواسها وجود دارد، مانند ترس از آسیب رساندن به دیگران، به ویژه نزدیکان، نگرانی از وقوع اتفاقی بد برای خود یا نزدیکان، شک در انجام کاری به صورت اشتباه یا ناقص، و افکار مذهبی آزاردهنده.
وسواس ها (اجبارهای فکری)
، باعث ایجاد احساس خفقان در فرد می شود،
وسواس های اجباری
این حالت برای مدت کوتاهی باعث تسکین اضطراب می شود. اما گاهی اوقات این نوع رفتارها بخش بزرگی از روز را تحت تاثیر منفی قرار می دهد؛ می تواند باعث افت تحصیلی یا شغلی شود و روابط اجتماعی را مختل کند.
از سوی دیگر، این که افراد وضعیت خود را به عنوان یک بیماری تلقی نکنند یا افکار وسواسی که باعث ناراحتی و اضطراب شدید می شوند را پوچ، بی معنی و گاهی شرم آور بدانند و از مراجعه به پزشک خودداری کنند، این احتمال را به وجود می آورد که شیوع این موارد بیشتر از آن چیزی باشد که تخمین زده می شود.
دکتر گوکچه سیلسوپور، متخصص روانپزشکی در بیمارستان خصوصی فاتح، با بیان اینکه این بیماری در جامعه بسیار شایع است، بر این واقعیت تأکید میکند که این شیوع بیشتر از تعداد بیمارانی است که به آنها مراجعه میکنند:
“چون بیشتر این بیماران تمایلی به مراجعه به پزشک ندارند و برای مدت طولانی بر این باورند که افکار و رفتارهایشان بی معناست. آنها به این باور نیستند که این یک اختلال است و قابل درمان است. آنها تصور می کنند که حرکات عجیبی که از خود نشان می دهند، فقط برای خودشان اتفاق افتاده و به اشتراک گذاشتن آن با کسی برایشان آسان نیست.”
سیلسوپور با بیان اینکه عدم تمایل به پذیرش ابتلا به یک اختلال روانپزشکی نیز در این امر موثر است، اضافه می کند که افراد “احساس می کنند که کارهایی را که به آن فکر کرده اند یا از ذهنشان گذشته است، انجام داده اند”.
“این نوع بیماران به دلیل ترس از اینکه به خاطر افکارشان مورد سرزنش، قضاوت، اتهام و تحقیر قرار گیرند، به پزشک مراجعه نمی کنند.”
سیلسوپور در مورد بیماران گفت:
«از فکر کردن نترسید. فکر کردن به معنای عمل کردن نیست.»
فراخوان میدهد.
روان درمانی مهم است.
که در میان بیماری های روانپزشکی قرار دارد و به عقیده برخی از متخصصان،
“دردناک ترین اختلال روانپزشکی”
به صورت بیان شده / به صورت اظهار شده
“وسواس”
این بیماری در هر مرحله از زندگی ممکن است بروز کند. تشخیص آن در معاینات تقریبا غیرممکن است، مگر اینکه توسط خود فرد شناسایی شود. در اینجاست که اطرافیان بیمار نقش مهمی ایفا میکنند. متخصصان به اطرافیان هشدار میدهند که از تلاش برای متقاعد کردن بیمار با این استدلال که “علائم بی معنی و پوچ هستند” خودداری کنند.
دکتر کمال شاهین، متخصص اعصاب و روان،
“بیماران از قبل می دانند که این افکار و رفتارها پوچ و بی معنی هستند. هدف از رفتار درمانی از بین بردن افکار وسواسی نیست، بلکه کمک به بیمار است تا با این افکار به صلح برسد و با آن ها زندگی کند.”
میگوید. شاهین یک مثال هم میزند:
“به بیماری که با این تصور که هنگام عبور از کنار سطل زباله دستش کثیف شده است، بارها و بارها دستش را می شوید”
‘نه، آلوده نشده است’
به جای اینکه بگوییم
“باید تلاش کنی تا تصمیم بگیری که آیا دستت آلوده شده است یا نه، و حتی اگر قبول کنی که آلوده شده است، باید مقاومت کنی تا دستت را بارها و بارها نشویی.”
باید این طرز فکر را القا کرد.”
پروفسور دکتر م. اورهان اوزتورک نیز اظهار می کند که این بیماری یک ناراحتی سرسخت و دشوار است که فرد را به درد می اندازد. وی ضمن تاکید بر اینکه درمان آن نیازمند مبارزه ای طولانی و مستمر است، می افزاید:
“اگر فقط با دارو درمان شود، ممکن است نتایج چندان مثبتی نداشته باشد. بیمار باید در کنار دارو، روان درمانی هم ببیند. بعد از قطع دارو، بیماری ممکن است عود کند؛ به همین دلیل روان درمانی برای این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است.”
به گفته اوزتورک، یکی دیگر از مواردی که در درمان موثر است، عبارت است از:
“مشغول بودن”
چون این نوع وسواسها بیشتر در اوقات فراغت به سراغ فرد میآیند. وقتی فرد مشغول است، این وسواسها به مراتب کمتر میشوند.
برخی وسواس ها
وسواس،
این اختلال در افرادی با ویژگیهای شخصیتی از قبیل حس مسئولیت بالا، اضطرابپذیری سریع، تنش، درونگرایی، بدبینی، وسواس بیش از حد، کمالگرایی، کنترلگری، قانونمداری، توجه به جزئیات و جستجوی بیعیب و نقصی بیشتر دیده میشود. پروفسور دکتر م. اورهان اوزتورک، بیماران را به بهترین شکل…
‘ریز و درشت را سنجیدن’، ‘مو را از ماست کشیدن’، ‘انبار بی ته، انبار خالی’
آنچه را که اصطلاحات بیان می کنند، بازگو می کند.
نظافت:
ساعت ها دست شستن، حمام کردن یا تمیز کردن مکرر خانه.
تکرار:
انجام رفتارهای تکراری یا به ذهن خطور دادن افکار دیگر برای رفع اضطراب ناشی از افکار وسواسی. بیماری که نگران است اتفاق بدی برای عزیزانش بیفتد، ممکن است با تکرار رفتاری که در حال انجام آن است، از این فکر رهایی یابد.
بررسی کردن:
به طور مکرر چک کردن اینکه آیا در خانه بسته است یا شیر گاز خاموش است، از ترس اینکه مبادا اتفاقی برای خانه بیفتد یا آتش سوزی رخ دهد.
پس انداز:
جمع آوری وسایل بی مصرف و به درد نخور.
به عنوان مثال، در برخی افراد، رفتاری مشاهده می شود که در آن افراد نمی توانند وسایل بی فایده ای مانند روزنامه ها، شیشه های خالی یا قوطی های کنسرو را دور بریزند، حتی اگر فضای کافی برای نگهداری آنها نداشته باشند. در واقع، خانه های پر از زباله که در چند سال اخیر در روزنامه ها به آن پرداخته شده است، بهترین مثال برای این موضوع است.
شمارش:
شمردن سنگفرشهای پیادهرو و خواندن پلاک ماشینها در حین راه رفتن، تکرار اعداد خاص در حین انجام کارهای روزمره. پوشیدن و درآوردن ژاکت سه بار یا نرفتن به یک مکان خاص پنج بار.
تکمیل:
این بیماران این رفتار را بارها و بارها تکرار می کنند تا زمانی که به حد کمال برسد. به عنوان مثال، برخی از بیماران مبتلا به وسواس آلودگی، ابتدا شیر آب، سینک و صابون را می شویند.
(معمولاً تعداد مشخصی)،
سپس دست هایش را به تعداد معینی می شوید و بعد همین کار را تکرار می کند.
بیش از حد مرتب و منظم بودن:
به عنوان مثال، همه چیز در اتاق کار باید به صورت متقارن قرار گیرد یا همه چیز روی میز باید به ترتیب خاصی چیده شود.
(نورسل دیلک، بیماری کسانی که به آن مبتلا میشوند: وسواس)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها