– من از صمیم قلب به وجود خدا ایمان دارم، آن را حس میکنم و او را بسیار دوست دارم. مشکل من بیش از آنکه سوال باشد، این است که؛
– من فکر نمیکنم خدا آنقدر هم “بیگناه” باشد – هرچند صفت خوشایندی نیست، اما من از ناتوانیام آگاه هستم. او همه چیز را میدانست، میدانست که شیطان سجده نخواهد کرد. با این حال، از آدم دست نکشید.
– این همه رنج و این همه مصیبت، البته از دست انسان است، اما آیا به آن میل به ناشناخته بودن میارزید؟
– تند حرف میزنم، خدا ببخشد، ولی این عقل را هم او داده. دین، آری، دگماتیک است، اما به نظر من، بدون چون و چرا و کورکورانه به آن پایبند بودن بدتر است، و به نظر من، ریاکارانه میآید. به همین خاطر، برای این پرسشگری تندم، به نوعی، توجیهی برای خودم پیدا کردهام.
– ما مثل ادیان، زبانها و رنگهایی هستیم که در حلقهای از آتش چیده شدهایم، چشمانمان بسته است، اما چیزی به نام “اراده” وجود دارد، با آن یا چشمانمان را باز خواهیم کرد یا خواهیم سوخت.
– نمیدونم، هرچی فکر میکنم به جایی نمیرسم. بعضی وقتا حس میکنم ذهنم یه جا گیر کرده، یه قدم جلوتر نمیره، فکرم جلو نمیره، من همش تو همون مرز میمونم.
– با وجود این همه عشق، این افکار ذهنم را به هم میریزد. من به عدالتش شک ندارم. چیزی که نمیفهمم، این نظام است. میگویند آیا تو هیچ خوشبختیای را تجربه نمیکنی؟ او هم از خداست، اما موضوع خوشبختی نیست. من از رنج هم شکایت نمیکنم.
لطفاً سوءتفاهم نشود. من فقط این امتحان را متوجه نمیشوم. اگر شما بتوانید مرا راهنمایی کنید، باور کنید که خیلی راحت خواهم شد.
برادر/خواهر گرامی ما،
– اگر یک دانه عقل داشت، شاید دفن شدنش در خاک را درک نمیکرد.
اما راه رسیدن او به مقام درخت بودن و بهرهمندی از زیباییهایی چون برگ، گل، میوه، طعم و عطر، از آنجا میگذرد. و ما که او را در آنجا کاشتیم، دفن کردیم و رویش را با خاک پوشاندیم، ما را به این مزرعهی دنیا فرستاد آن بینهایت…
به مهربانی، رحمت، حکمت
ما می توانیم اعتراض کنیم…
– ایمان
این یک پدیده ای است که نیازمند دانستن، یادگیری و علم بر اساس ایمان تحقیقی است.
اما اسلام،
حقیقتی است که مستلزم تسلیم، وابستگی، اعتماد و توکل است.
در دین اسلام که از ایمان و اسلام تشکیل شده است، مسلمانان موظفند این دو حقیقت را با هم به پیش ببرند.
– این تجلی آن حقیقت است که اصول کلی ایمان در دین اسلام معقول و قابل فهم عقلی است. اما در بعضی جزئیات و در بعضی مسائل دیگر اسلام، ممکن است حکمتهایی را که عقل را قانع کند، نبینیم.
به عنوان یک مؤمن،
-همانطور که شما الان انجام دادید-
ما تلاش خواهیم کرد تا شواهد و حکمتهایی را بیابیم که ایمان ما را تقویت کند؛ و به عنوان مسلمان، در جایی که حکمتها را نیافتیم، به خدا تسلیم شویم.
– مثلاً؛ ما ایمان داریم که خالق این جهان، صاحب علم، قدرت و حکمت بیپایان است. با این حال، ممکن است در بعضی موارد، حکمت مورد نظر خود را نیابیم. در اینجا وظیفه ما این است که به ایمان خود رجوع کنیم و با میانبر، به حل و فصل موضوع و آرامش برسیم.
به عنوان مثال، هنگامی که حکمت این امتحان دشوار و اجباری را برای انسان به طور کامل درک نمیکنیم، به ایمان خود رجوع میکنیم. ایمان ما به ما میگوید:
«خداوند صاحب علم و حکمت بیپایان است.»
از یک خالق با علم و حکمت بیپایان، بعید است که کاری بدون حکمت و از روی نادانی سر بزند.
-حاشا-
انجام دادن کاری از او برنمیآید. پس این کار هم حکمتی دارد/حکمتهایی دارد، ولی من از آن آگاه نیستم/شاید هم تا آخر عمر آگاه نشوم…
پس من به پروردگارم که به او ایمان دارم، توکل خواهم کرد.
او از همه چیز آگاه تر است. اوست که ذهن من و میلیاردها انسان مثل من را آفریده است.
پس، حد خود را خواهم دانست؛ عقل ناچیزم را با علم و حکمت پروردگارم، که آن عقل را آفرید، مقایسه نخواهم کرد… ناتوانی خود را احساس خواهم کرد و تسلیم او خواهم شد.
– در قرآن در آیات متعددی
«به خدا توکل کنید/اعتماد کنید»، «مؤمنان به خدا توکل و اعتماد کنند!…»
وجود توصیههایی از این قبیل، درس تسلیمی است که ما در تلاش برای ارائه آن هستیم و اسلام میخواهد آن را بیاموزد.
– با این حال، خداوند انسان را مورد آزمایش قرار داده است تا کسانی که روحی همچون زغال دارند، مانند ابوجهل، از کسانی که روحی همچون الماس دارند، مانند ابوبکر، جدا شوند.
اینکه انسانهای بد از انسانهای خوب جداگانه مورد ارزیابی قرار گیرند، به یکی پاداش و به دیگری مجازات داده شود، حقیقتی است که امروزه جامعه بشری جهان -بدون توجه به دین- آن را قبول دارد.
امتحان، از نظر لغوی به معنای “سختی” و “مشقت” است. همانند تمام امتحانات دنیا، امتحانات دین هم دشوار است. اما راه دیگری برای تمایز بین کوشندگان و تنبلان وجود ندارد.
– این را هم نباید فراموش کنیم که کسانی که در امتحان دین کمی تلاش میکنند، راه درست را پیدا میکنند،
کسانی که به خوبی از خط مشی کتاب و سنت پیروی می کنند،
آنها به تدریج هم از نظر فکری و هم از نظر عملی احساس راحتی خواهند کرد.
همانطور که یک دانشآموز که درسش را به خوبی بلد است، در امتحانات رویکردی شایسته دارد، کسب رویکردی مشابه در امتحان دین ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما بعداً، حداقل از نظر فکری، آرامش خاطر حاصل میشود.
«نماز در واقع یک فریضه سنگین است، اما برای کسانی که نسبت به خدا خاشع هستند، آسان است.»
(سوره بقره، آیه 45)
در آیه ای که این موضوع را بیان می کند، بر این حقیقت تأکید شده است.
– همه به خوبی می دانند که،
بزرگی امتحانات، با بزرگی پاداشهایی که به ارمغان میآورند، در یک خط موازی قرار دارد. امتحانات ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه و امتحانات بالاتر همگی بر اساس این قاعده عمل میکنند.
پس بیایید دست بر وجدان بگذاریم و به عظمت آنچه که امتحان دین اسلام به ارمغان میآورد یا از دست میدهد، بیندیشیم و
“بهشت ارزان نیست، جهنم هم بیهوده نیست.”
بیایید سود و زیان های مندرج در اظهارنامه را در نظر بگیریم…
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
– آیا این امتحان دنیوی درست همانطور است که باید باشد؟
– از آنجا که اراده انسان را هم خدا آفریده، پس گناه انسان…
– آیا خلق نمادی برای مفهوم شرارت، شبیه به شیطان، ضروری بود؟
– آیا زندگی در این دنیا می تواند بدون سختی باشد؟
– آیا از انسان پرسیده می شود که آیا می خواهد آفریده شود و مورد آزمایش قرار گیرد؟
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها