– در بعضی جاها، مردم دختر/زنی را که مرتکب زنا شده یا مظنون به زناست، با تصمیم خانوادگی یا به تنهایی توسط یکی از اعضای خانواده به قتل میرسانند. مقتول به قبر میرود و قاتل به زندان، و به اصطلاح ناموس حفظ میشود؛ یعنی اطرافیان میگویند: “آفرین به مرد، ناموسش را حفظ کرد، زن را کشت!” و اگر هم نکشد، علیه او حرف میزنند و شایعاتی آبروبر به راه میاندازند.
– خب، جایگاه و ارزش این فعل در دین و اخلاق چیست؟
برادر/خواهر گرامی ما،
اخلاق انسانی و اسلامی،
به هر دلیلی، به ناحق
(زیرا هیچ کس حق ندارد بدون حکم قاضی، دیگری را به قتل برساند)
آیا کشتن انسان را فضیلت میشمارد یا جنایتی زشت؟ بدون شک،
قتل است، هرگز فضیلت نیست.
در مورد دین -که دین و اخلاق با هم در تضاد نیستند- شک و شبهه را کنار بگذارید، حتی اگر کسی ببیند که همسرش زنا کرده است، حق کشتن او را ندارد؛ اگر او را بکشد، مرتکب قتل شده و مجازات خواهد شد.
خب، چیکار میکنه؟
پاسخ را قرآن کریم می دهد:
در مورد آیات مربوط به جرم قذف (تهمت زنا زدن به زن) – که،
در این آیات آمده است که هر کس به زنی تهمت زنا بزند و نتواند آن را با چهار شاهد ثابت کند، به هشتاد ضربه شلاق محکوم می شود.
(1) بیان شده است. در ذهن بسیاری از افراد سؤالاتی به وجود آمده و آن را نزد حضرت پیامبر (ص) مطرح کردهاند.
از جمله این افراد، سعد بن عباده.
«ای رسول خدا، اگر مردی را با همسرم در حال زنا ببینم، آیا به خاطر پیدا کردن چهار شاهد، آنها را رها کنم؟ به خدا قسم، بدون هیچ پرس و جویی سرش را از تن جدا خواهم کرد!»
و این پاسخ را دریافت کرد:
«حسادت و غیرت سعد شما را به تعجب نیندازد، من از او حسودترم و خدا از من حسودتر است.»
(2)
هلال بن امیه نزد پیامبر (ص) آمد و ادعا کرد که مردی به نام شریک با همسرش زنا کرده است. پیامبر (ص) به او فرمود که اگر چهار شاهد نیاورد، به او حد افترا زده خواهد شد. هلال،
«ای رسول خدا، اگر مردی زنش را با مردی دیگر ببیند، آیا باید شاهد بیاورد؟»
هرچند که پیامبر ما از این دفاع کرده است،
“یا چهار شاهد، یا چوب بر پشتش”
او با اصرار این را گفته بود. هلال با بیان اینکه راست میگوید، کار را به خدا واگذار کرد و ابراز امیدواری کرد که او با وحی، موضوع را روشن کند، و سپس…
ملاانه
(لعنتگویی)
آیاتی که به عنوان آیات [نام آن] شناخته میشوند، نازل شدند.
(3)
به منظور جلوگیری از دروغ و تهمت، علاوه بر مجازات های معنوی پیش بینی شده، لعنت کردن در مسجد مناسب دانسته شده و بدین ترتیب علنی بودن آن نیز تامین شده است.
هرچند فتاوایی هم وجود دارد که خلاف آن را جایز میشمارد.
به ملاعنه،
طبق ترتیب آیه، ابتدا مرد شروع میکند و با سوگند به خدا، چهار بار میگوید که همسرش را به طور واضح و آشکار در حال زنا دیده است، و در بار پنجم…
“اگر دروغ بگویم، لعنت خدا بر من باد.”
می گوید.
سپس همسرش چهار بار، با قسم خوردن به نام خدا، اظهار داشت که شوهرش دروغ می گوید، و در بار پنجم…
“اگر او راست میگوید، پس لعنت خدا بر من باد.”
می گوید.
به نظر بعضی از مجتهدین، با انجام این سوگند در حضور قاضی و جمعی از شنوندگان، عقد ازدواج نیز فسخ می شود. اما بر اساس برخی از فتاوا، قاضی با صدور حکم، طرفین را از هم جدا کرده و به ازدواج خاتمه می دهد.
در مورد جواز ازدواج مجدد زوجی که از طریق لعان از هم جدا شدهاند، نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. (4)
هم آیات و هم احادیث و رویه به وضوح بیان می کنند که هیچ کس مجاز نیست به تنهایی و با تصمیم خودسرانه به نام ناموس/سنت دست به قتل بزند، و اگر مرتکب قتل شود، مرتکب جنایت، گناه و جرم شده و مجازات آن را خواهد دید.
ما بر این باوریم که موضوع ازدواج نیز باید در اینجا روشن شود:
بر اساس فقه شافعی، نکاح دختری که بدون ولایت ولیّ ازدواج کند، باطل است. اما بر اساس همین مذهب، مرجع تصمیمگیری در مورد بطلان نکاح، دادگاه است. به همین ترتیب، مرجع رسیدگی به جرایم نیز دادگاه است. و اجرای احکام نیز بر عهده دولت است. بدون دولت، رسیدگی و اجرای احکام امکانپذیر نیست.
همچنین، ازدواج دختر مشروط به وجود شرایط دیگر است.
(طرفین، ابراز اراده، عدم وجود مانع ازدواج، شاهد و غیره)
طبق مذهب حنفی معتبر است و دختر مرتکب زنا نشده است.
در جایی که دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، به یک دیدگاه محدود شدن و آن را به صورت ناقص اجرا کردن، سوءاستفاده از دین است. دانش دینی کسانی که چنین تصمیماتی میگیرند نیز کافی نیست.
پانویسها:
۱) ر.ک. نور، ۲۴/۴.
٢) بخاری، نکاح، ١٠٧؛ حدود، ٤٠.
۳) ابوداود، طلاق، ۲۷.
۴) آیات مربوطه در سوره نور، آیات ۶-۹ از آیه ۲۴ قرار دارند.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها