برادر/خواهر گرامی ما،
این کار از طریق روشهای خاصی انجام میشود که از قبل برای آزمایش صحت فرضیههای اولیه توسعه یافتهاند.
به منظور اثبات اعتبار عملی یک پدیده که از نظر تئوری شناخته شده است، انجام می شود.
اما برای انجام این کار، به ابزارها و روشهای تجربی خاصی نیاز است که با شرایط و اهداف خاصی مطابقت داشته باشند.
بنابراین، دادههای به دست آمده از آزمایش فقط تحت شرایط خاصی معتبر هستند.
رسیدن به ادعای قانون جهانشمول از نتایج آزمایشها، کاملاً به توانایی استدلال به عنوان یک استنتاج قیاسی بستگی دارد. روش استدلال با روش آزمایش یکی نیست.
استدلال، قواعدی دارد که ما آن را منطق مینامیم. هر نتیجهای که با به کارگیری این قواعد به دست میآید، با تجربه تأیید نمیشود.
زیرا اینها در تمام زمان ها رایج هستند و در حوزه ملموس آزمایش که نیازمند شرایط خاص است، نمی گنجند.
به عنوان مثال، فرضیه اینکه جامدات با حرارت دادن به مایع تبدیل می شوند، یک فرضیه کلی است. برای اثبات این فرضیه، لازم است تمام جامدات را در تمام زمان ها، مکان ها و شرایط آزمایش کرد. کاری که انجام می شود، رسیدن به یک قضاوت قیاسی بر اساس تعداد زیادی از مثال ها در این مورد است.
نقطه جوش آب در حالت معمول، درجه سانتیگراد در نظر گرفته میشود. اما نقطه جوش آب نه تنها به حرارت، بلکه به فشار هوا نیز بستگی دارد. فشار هوای پایین، نقطه جوش آب را نیز پایین میآورد. در ارتفاعات بالا به دلیل فشار هوای پایین، آب در دماهای پایینتری از درجه سانتیگراد به جوش میآید. و یا در خلاء فضا که فشار هوا وجود ندارد، جوشیدن آب رخ نمیدهد.
بنابراین
فرضیهٔ عدم توهم بودن جهان، یا فرضیهٔ بی عقل بودن اتمها، هر دو فرضیههای کلی هستند، هرچند به معنای متضاد. بنابراین، در حیطهٔ آزمایش قرار نمیگیرند.
فرضیههایی که در محدوده آزمایش قرار نمیگیرند، در علم تجربی رد میشوند. استدلال منطقی در این نوع فرضیههای کلی بیشتر به کار میرود.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها