– روایتی است در مورد ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم، دختر نابالغ حضرت علی. حضرت عمر از حضرت علی (ع) خواست تا دخترش ام کلثوم را به او بدهد. حضرت علی فرمود: “من دخترانم را برای فرزندان جعفر نگه داشتهام.” حضرت عمر گفت: “او را به من بده. به خدا قسم، در روی زمین کسی نیست که به اندازه من قدر ام کلثوم را بداند.” پس حضرت علی فرمود: “پس من او را به تو دادم.” سپس حضرت عمر نزد مهاجران رفت و گفت: “مرا به حجله ببرید!” مهاجران پرسیدند: “با چه کسی ازدواج کردی؟” و او پاسخ داد: “با ام کلثوم، دختر علی، ازدواج کردم.”
– آیا این انحراف نیست که حضرت عمر با دختری نابالغ در اینجا همبستر شود؟
– دختر نه از نظر عقلی و نه از نظر جسمی رشد نکرده است. حضرت عمر با علم به این موضوع چگونه می تواند با او همبستر شود؟ در روایات دیگر این واقعه، سخنی از همبستری به میان نیامده است.
– سؤال دوم من در مورد مهریه دختر است. در روایتی که از طریق عطاء خراسانی نقل شده، آمده است که حضرت عمر به ام کلثوم چهل هزار درهم مهریه داد. آیا این روایت درست و معتبر است؟
– چطور به دختری که به سن بلوغ نرسیده، چهل هزار درهم مهریه داده میشود؟ آیا این روایت جعلی نیست؟
– بی دینان با استناد به این، می گویند که در دین می توان با دختران نابالغ با مهریه ازدواج کرد و رابطه جنسی داشت. در حالی که تا آنجا که من می دانم، به دختری که به سن بلوغ نرسیده مهریه داده نمی شود تا ازدواج کند. آیا می توانید این را توضیح دهید؟
برادر/خواهر گرامی ما،
– ازدواج در سنی صورت میگرفت که فرد از نظر عقلی بالغ و رشید میشد. قضاوت در مورد مقادیر نسبی با نگاه از قرن بیست و یکم، مغایر با روششناسی علم تاریخ است.
بعد از این مقدمه مختصر، به جزئیات موضوع میپردازیم:
– حضرت عمر، دختر حضرت علی را با اجازه ایشان به همسری گرفت. و همبستری با او نیز فقط…
-ولیمه که در اسلام جایگاه مهمی دارد-
یعنی نوعی مراسم عروسی برپا میکنند و به مردم غذا میدهند، بعد زن و شوهر اعلام میشوند و به حجله میروند.
بر این اساس،
بدون اطلاع حضرت علی
،
ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم و همبستر شدن با او امری محال است.
در این صورت، همان انتقاد بی رحمانه ای که از حضرت عمر شد، باید از حضرت علی هم بشود. زیرا، اگر
-حاشا-
اگر این یک جرم است، هر دو در آن جرم شریک هستند.
– در اسلام، سن ازدواج به سن معینی محدود نشده است. با این حال، بلوغ با توجه به شرایط جسمی و جغرافیایی متفاوت است.
در این جا لازم به ذکر است که سن پانزده سالگی از نظر بیولوژیکی برای ازدواج دختران الزامی نیست. صدها هزار ازدواج زیر این سن، گواه روشنی بر این مدعاست.
پس، در ازدواج یک دختر در سن دوازده-سیزده سالگی…
-از نظر ساختار بیولوژیکی-
هیچ اشکالی ندارد.
البته، فقط سن مطرح نیست،
بلوغی که به آن رشد میگویند
نباید از این نکته غافل شد که این موضوع از اهمیت اساسی برخوردار است.
اما عقل و درک هم از دختری به دختر دیگر و از انسانی به انسان دیگر متفاوت است. ما معتقدیم که حضرت ام کلثوم یکی از این دختران استثنایی بود.
با این حال، روایات مختلفی در مورد این ازدواج وجود دارد که با هم شباهتهایی دارند. به نقل از ذهبی، حضرت عمر در سال هفدهم هجری با ام کلثوم ازدواج کرده است.
(برای اطلاعات بیشتر، به منابع زیر مراجعه شود: تاریخ الخمیس، جلد دوم، صفحه ۲۸۴؛ ذخائر العقبا، صفحات ۱۴۸-۱۷۰؛ الخلفاء الراشدین، صفحه ۶۸)
– بر اساس اطلاعات موجود در منابع تاریخی، میتوانیم بگوییم:
حضرت ام کلثوم
در اوایل سال ششم هجری به دنیا آمد.
با توجه به ازدواجی که در ماه ذیالقعده سال هفدهم با حضرت عمر صورت گرفت، حضرت ام کلثوم در زمان ازدواج،
حدوداً دوازده-سیزده سال سن دارد.
در اقلیمهای گرمی مثل منطقه حجاز، این سن میتواند سن ازدواج نرمالی باشد، و این را میتوان از ازدواجهای زیادی که در آن زمان صورت گرفته است فهمید.
– در واقع، انگیزه حضرت عمر از ازدواج با ام کلثوم، نفسانی نبوده، بلکه روحانی است. چنانکه خود ایشان این انگیزه روحانی/معنوی را چنین بیان فرمودهاند:
«من از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: «همه اسباب و نسب و خویشاوندیها قطع شدهاند، مگر سبب و نسب و خویشاوندی من.»»
در روایت دیگری این اضافه نیز آمده است:
“من هم بین خودم و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یک
‘خویشاوندی از طریق سبب و صهر (دامادی)’
میخواستم که اتفاق بیفتد”
گفته بود.
(زُهَیرُ العُقبا، ص. ۱۶۸-۱۶۹).
– در مورد مهریه:
ما نتوانستیم به اطلاعاتی در مورد صحت این روایت دست پیدا کنیم.
در اسلام، مهریه بر اساس سن تعیین نمیشود، بلکه به عقد نکاح بستگی دارد.
مهریه ای که در حین عقد نامشخص باشد، بر اساس مهریه های بستگان نزدیک دختر تعیین می شود.
پس، مهریه بستگی به سن ندارد،
بسته به ازدواج
محقق میشود. با مهریهای که با عقد نکاح شرعی محقق شود.
“نکاح موقت”
که برای ازدواج های حرام و از روی هوس های زودگذر صورت می گیرد، داده می شود.
“دستمزد”
بسیار متفاوت از یکدیگرند.
جسارت نباشد که تشبیه کنم؛
مهریه انگور است. اما پولی که در ازدواج موقت یا روابط نامشروع دیگر داده میشود، مثل شرابی است که از انگور درست شده است؛ یکی حلال و دیگری حرام است.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها