برادر/خواهر گرامی ما،
به طور کلی، تفاوتهای این دو مذهب را میتوان به صورت زیر برشمرد:
1) ظاهریون
پیروان مذهب، به نصوص
(به صراحت آیات و احادیث)
به دلیل تعهداتشان، آنها به معانی ظاهری عبارات پایبند هستند. آنها مخالف تاویل (تفسیرهای ثانویه) هستند.
– باطنیون
اما پیروان این فرقه، برعکس، به تأویل تمام نصوص میپردازند. زیرا آنان دغدغهای برای رسیدن به حقیقت ندارند. تمام هدفشان تحریف دین است. برای رسیدن به این هدف، با پوشش طرفداری از حضرت علی و ائمه، تأویلات فاسدی را که روح دین را خدشهدار میکند، به عنوان اساس مذهب خود پذیرفتهاند.
۲) تفکر ظاهری
از آنجا که صاحبان این مکتب به ظواهر نصوص کتاب و سنت به حد تعصب پایبندند، همه نصوص را به عنوان حقیقت تلقی می کنند و از طریق تأویل به معنای مجازی توجه نمی کنند.
– تفکر باطنی
اما صاحبان این تفکرات، با نادیده گرفتن صراحت آیات و احادیث و با تأویلهای ناروا و تفسیرهای دلبخواهی، همواره متون دینی را به سمت معنایی مجازی سوق میدهند تا ایدئولوژی خود را توجیه کنند.
3) تفکر ظاهری
اعضا –
همانطور که از توضیحات فوق بر می آید-
از ابتدا در میان پیروان صادق دین اسلام پرورش یافتهاند و با سوءاستفاده از این صداقت، تنها به معانی ظاهری نصوص اکتفا کردهاند. زبان عربی، زبان قرآن، دارای دامنه کاربرد بسیار وسیعی است.
مجاز، تشبیه، استعاره
آنها چشم خود را بر حقایقی از این دست بستند. و به همین دلیل هم
“اهل تفریط”
شایسته دریافت این عنوان شناخته شده اند.
– تفکر باطنی
عبارت است از پوشاندن نقابی اسلامی بر آداب و رسوم و اهداف غیر اسلامی و ریاکارانه کسانی که در مناطق تازه مسلمان شده زندگی میکنند. آنها در هر موضوعی معنای ظاهری نص را کنار گذاشته و معانی مجازی را که به اهدافشان خدمت میکند، برجسته میکنند.
“اهل افراط”
داغ خورده اند.
“بله”
همه چیز را به ظاهرگرایی نسبت داده و در نهایت به ظاهریون منتهی می شود.
آنچه که موجب پیدایش حرفه ی تأسف آمیز او شد.
گرایش به افراط و تفریط
به همان اندازه مضر است؛ به همان اندازه
با نگاهی استعاری به همه چیز، سرانجام به مذهب باطل باطنیون رسید.
در شأنِ برقراری ارتباط بودن
عشق افراطی
بسیار زیانبارتر است. تنها فلسفه شریعت، بلاغت، منطق و حکمت است که حد وسط را نشان داده و افراط و تفریط را از بین میبرد.
(نگاه کنید به: محاکمات، ص. ۲۷)
۴) ظاهریون
کسانی که به حرفه خود پایبند هستند، با وجود انحراف و خروج از راه حق.
او مؤمن و مسلمان است.
زیرا آنها به احکام دین به شدت پایبند هستند.
– طریقت باطنیه
اما کسانی که به این رویکرد روی میآورند، از نصوص/عبارات صریح آیات و احادیث که اصول دین هستند، دست برداشته و معمولاً تفاسیر نادرستی بر اساس سه نوع دلالت نصوص انجام میدهند.
مرتد
پذیرفته شده اند.
(ر.ک. غزالی، فضائح الباطنیه، ۱/۱۵۶-۱۵۹)
5)
در آخر، لازم به ذکر است که در درک اسلام اهل سنت…
مفهوم ظاهر و باطن
وجود دارد.
وجود انواع مختلفی از تفاسیر، از جمله تفاسیر لفظی، معنوی، علمی و اشاری.
این نشانگر آن است.
متن قرآن، نه تنها یک معنا، بلکه معانی متعددی را بیان می کند.
قرآن، خطاب به همه انسانها در همه زمانها و مکانها است،
قرآن به سبکی نازل شده است که برای همه اقشار مردم معانی متفاوتی را بیان میکند. به همین دلیل، معنای قرآن کلی است. هر مفسری، معنایی را که با او مناسب است از آن معنای کلی برمیدارد و شرح میدهد. در این کار، او معنایی را ترجیح میدهد که بر اساس کشف، فهم، دلیل یا مشرب خود باشد.
(نگاه کنید به: نورسی، مکتوبات، ص. ۳۲۸)
بنابراین، تفسیر قرآن به روشهای مختلف نه تنها جایز است، بلکه یک ضرورت علمی نیز محسوب میشود.
– همانطور که شاطبی بیان کرده است، تفسیر اشاری دو شرط دارد.
اولاً:
معنای استنباط شده باید با قواعد زبان عربی مطابقت داشته باشد، زیرا قرآن به زبان عربی نازل شده است.
دوم:
وجود یک شاهد شرعی که صحت معنای استنباط شده را تأیید کند.
(نگاه کنید به: شاطبی، الموافقات، 3/394)
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها