آیا می‌توانید حدیث «مریم به زودی پسرش را به عنوان داوری عادلانه برای شما نازل خواهد کرد. آنگاه که او بیاید، صلیب را خواهد شکست، …» را شرح دهید؟

جزئیات سوال


«به خدایى که جانم در دست اوست سوگند، نزول عیسى بن مریم به عنوان داورى عادلانه بر شما بسیار نزدیك است. آنگاه كه او بیاید، صلیب را خواهد شكست، خوك را خواهد كشت، جزیه را برخواهد داشت و مال آنقدر فراوان خواهد شد كه كسى آن را نخواهد پذیرفت.» (ابن ماجه، فتن: ٣٣؛ مسلم، فتن: ٢٣)

– تعبیر این حدیث چه می تواند باشد؟

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،

1. (5004) – حضرت ابو هریره (رضی الله عنه) روایت می کند: “رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:


«قسم به آن ذات ذوالجلال که جانم در دست اوست! زمان آن فرا رسیده است که عیسی بن مریم به عنوان داوری عادل در میان شما فرود آید، صلیب‌ها را بشکند، خوک‌ها را بکشد و جزیه را از اهل کتاب بردارد. در آن زمان، مال آنقدر فراوان شود که کسی آن را نپذیرد؛ و یک سجده از تمام دنیا و آنچه در آن است، برتر خواهد بود.»

سپس ابوهریره می‌گوید: «اگر بخواهید، این آیه را بخوانید: (ترجمه):»



«هیچ‌یک از اهل کتاب نیست که پیش از مرگش به او ایمان نیاورد.»

(عیسی)

به حق، به پیامبر بودن او ایمان نیاورند. و روز قیامت عیسی بر ضد آنان شهادت خواهد داد.”




(نساء، 4/159)

[بخاری، بیوع 102، مظالم 31، انبیاء 49؛ مسلم، ایمان 242، (155)؛ ابو داود، ملاحم 14، (4324)؛ ترمذی، فتن 54، (2234).]


توضیحات:


1.

بر اساس باور ما، حضرت عیسی نمرده، بلکه به آسمان عروج کرده است. او با جسم دنیوی خود در آسمان زندگی می‌کند. چنانکه در حدیث نیز آمده است، در نزدیکی قیامت به زمین بازخواهد گشت و اعمال مثبتی را به انجام خواهد رساند: ویرانی معنوی ناشی از دجال را جبران خواهد کرد. بیان این که با آمدن او فراوانی و رفاه افزایش خواهد یافت، نشان می‌دهد که اصلاحات او فقط در جنبه معنوی نخواهد بود، بلکه در جنبه مادی نیز خواهد بود و اصلاحات و بهبودهای اقتصادی را نیز به ارمغان خواهد آورد.


شکستن صلیب ها،

لغو مسیحیت به معنای محو آن از روی زمین است. با توجه به اینکه کلیسا در پس پرده غرب قرار دارد که امروزه منبع رنج بشریت است، لغو کلیسا به معنای به زانو درآوردن غرب، رهایی از خودخواهی و رسیدن به انسانیت راستین است. به حق رسیدن غرب که بر سیاست و اقتصاد جهان مسلط است، به معنای صلح عمومی بشریت است. زیرا امروزه در هر جای جهان که باشد، دست غرب در پس همه آشوب‌ها و فتنه‌های اجتماعی است که مردم را به ستوه آورده است. این در اساس رنج‌های بشری است.

“دست غربی”

قرار دارد.


شکستن صلیب

به طور ضمنی

گوشت خوک

تحریم آن وجود دارد. زیرا مسیحیان جواز خوردن گوشت خوک را از دین خود می‌گیرند. با لغو دین، در میان بسیاری از خرافات دیگر، عادت “خوردن گوشت خوک” نیز لغو خواهد شد. علاوه بر این، در روایتی…


و کینه‌ها و دشمنی‌ها و حسادت‌ها از بین خواهند رفت…


ذکر این نکته نیز قابل توجه است. گفته شده است که خصومت‌های دیرینه، نه قرن‌ها، بلکه اعصار طولانی میان مسلمانان و مسیحیان از بین خواهد رفت. در تمام این موارد، کلیسا به عنوان مانعی اساسی مطرح بوده است. لغو آن توسط حضرت عیسی، نشانه ای از تغییرات اساسی و همزمان در بسیاری از امور است.


2.


لغو جزیه،

یعنی مسیحیان مسلمان شوند. زیرا از مسلمانان جزیه گرفته نمی‌شود، زکات گرفته می‌شود. پس در جهان فقط یک دین باقی می‌ماند و کسی برای پرداخت جزیه وجود نخواهد داشت. از این عبارت، این تفسیر نیز به دست آمده است:

“مال آنقدر زیاد می شود که فقیرانی باقی نمی مانند که از آن برای مصرف جزیه استفاده کنند. به سبب بی نیازی، جزیه بدون مصرف رها می شود.”

ایاز می گوید:

“منظور از وضع جزیه، تحمیل جزیه بر کافران نیز می تواند باشد. با جزیه ای که از همه کافران گرفته می شود، آن فراوانی مورد نظر حاصل می شود.”

نووی با نظر عیاض موافق نیست و می‌گوید:

“حضرت عیسی هیچ دینی را جز اسلام نخواهد پذیرفت.”

در واقع، در تخریج احمد بن حنبل در مورد این موضوع

وَتَكُونُ الدّعْوى وَاحِدَةً (دعاوی یکی می شود)

امر شده است.

همچنین نووی در مورد لغو جزیه توسط حضرت عیسی (ع) می گوید:

“با وجود مشروعیت جزیه در شریعت، معنای برداشته شدن آن توسط حضرت عیسی این است که مشروعیت آن به نزول حضرت عیسی مشروط است.”

یعنی. حدیثی که در مقام بیان آن هستیم، بر این دلالت دارد. حضرت عیسی حکم جزیه را نسخ نکرده است. پیامبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) با این سخن، نسخ را بیان فرموده است. ابن بطال نیز:


“ما جزیه را به خاطر نیازمندی به مال، قبل از نزول حضرت عیسی قبول می کنیم،”

اما بعد از نزول حضرت عیسی، ما به مال نیازی نخواهیم داشت. زیرا در زمان او مال فراوان خواهد بود، آنقدر که کسی مال قبول نخواهد کرد. این هم محتمل است: مشروعیت قبول جزیه از یهودیان و مسیحیان به سبب آن است که کتابی که در دست دارند، شبهه وحی بودن را دارد و به گمان آنان با شریعت قدیم ارتباط دارد. هنگامی که حضرت عیسی علیه السلام نازل شود و رؤیت او حاصل شود، به سبب انقطاع دلایل و آشکار شدن کامل وضعشان، آن شبهه از بین می رود و آنان به حال مشرکان بت پرست دیگر در می آیند و بدین ترتیب، برخورد با آنان به صورت عدم قبول جزیه مناسب خواهد بود.

باید به این تفسیر یک نکته‌ی احتیاطی اضافه کنیم: در اینجا معنایی وجود دارد که گویا هرگاه حضرت عیسی نازل شود، همه او را به عنوان عیسی خواهند شناخت و او را تشخیص خواهند داد. حال آنکه در مورد اشخاص آخرالزمان، شناخت قطعی همگانی مطرح نیست. نزدیکان آن اشخاص و صاحبان حال با مرتبه معنوی بالا ممکن است بشناسند، اما دیگران نخواهند شناخت. در غیر این صورت، با سرّ امتحان در تضاد خواهد بود.

با نزول حضرت عیسی، گنجینه‌های زمین آشکار خواهد شد، اما

“به سبب نزدیکی قیامت”

نظراتی از قبیل اینکه “هیچکس تعریف و تمجید نخواهد کرد” نیز از این نظر رضایت بخش نیستند.


3.


«یک سجده از دنیا و هرچه در آن است، برتر است.»

آن وقت،

“از آنجا که هیچ کس صدقه را قبول نخواهد کرد، تنها راه تقرب به خدا عبادت و نماز خواهد بود.”

به این صورت شرح داده شده است. بعضی از علما:

“مردم از دنیا آنقدر متنفرند که یک سجده برایشان از دنیا و هرچه در آن است، محبوب‌تر است.”

به این صورت اظهار نظر کرد.

ابن جوزی می گوید:

“ابو هریره با خواندن آیه در پایان روایت، قصد داشته است به ارتباط میان آن آیه و سخن «یک سجده از دنیا و ما فیها برتر است» اشاره کند. زیرا ابو هریره به این وسیله به اصلاح مردم و قوت ایمان و گرایش آنان به اعمال صالح اشاره می‌کند. آنان به چنان اصلاح و ایمان قوی‌ای دست خواهند یافت که یک سجده را بر دنیا و ما فیها ترجیح خواهند داد. منظور از سجده، رکعت است.”


۴.

در مورد این آیه نیز تفاسیر و تعابیر مختلفی صورت گرفته است:

* همانطور که از این حدیث برمی‌آید، به نقل از ابوهریره (رضی الله عنه)،

“به او ایمان خواهد آورد”

ضمیر در عبارت “در آن” و ضمیر در عبارت “پیش از مرگش” به حضرت عیسی اشاره دارد. بنابراین معنا به این صورت است:

«پیش از آنکه عیسی بمیرد، همه اهل کتاب به او ایمان خواهند آورد.»

ابن عباس نیز در این تأویل جزم کرده است. در روایتی از او آمده است:

«هیچ یهودی و نصرانی‌ای بدون ایمان به عیسی از دنیا نمی‌رود… اما ایمان در لحظه مرگ سودی ندارد.»

امر شده است.

* مفسران در این مورد اختلاف نظر دارند. به نظر بعضی، ضمیر در «کسانی که به او ایمان خواهند آورد» به خدا یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) برمی‌گردد. ضمیر قبل از وفات نیز به اهل کتاب -و حتی به حضرت عیسی- برمی‌گردد. در این صورت، فهمیده می‌شود که اهل کتاب با رسیدن به ایمان راستین به اسلام، وفات خواهند کرد. بر اساس یک تفسیر:

“نه یهودی، نه مسیحی، به عیسی”

(به درستی)

بدون ایمان از دنیا نخواهد رفت.”

نووی این نظر را اینگونه شرح می دهد: “بنابراین معنای آیه به این صورت است:

«هر فردی از اهل کتاب، پیش از آنکه مرگ فرا رسد و روحش (چنانکه در آیات و احادیث آمده) از بدنش جدا شود، در لحظات جان کندن، حقایق را به چشم خود خواهد دید و به این باور خواهد رسید که عیسی بنده خدا و فرزند کنیز خداست. اما در آن هنگام، این ایمان، چنانکه در آیه زیر آمده، سودی به حال او نخواهد داشت:»


“آیا توبه مورد قبول نزد خدا، توبه کسانی است که تمام عمر گناه کرده و سرانجام، هنگامی که مرگ به سراغشان می‌آید،

‘من الان توبه کردم.’

توبه کسانی که کافر شدند و یا در حال کفر مردند، پذیرفته نیست. ما برای آنان عذابی دردناک مهیا کرده‌ایم.

(نساء، 4/18)

امر فرمودند.

نووی این تأویل را معقول‌تر می‌داند. او می‌گوید: «زیرا در تأویل قبلی، منظور از اهل کتاب فقط اهل کتابی است که در زمان نزول حضرت عیسی (ع) حاضر بوده‌اند. اما ظاهر قرآن شامل همه اهل کتاب می‌شود؛ چه آنان که در زمان نزول حضرت عیسی (ع) بوده‌اند و چه آنان که پیش از آن می‌زیسته‌اند.»

* بعضی از علمای اسلام گفته‌اند: «نزول حضرت عیسی به جای دیگر پیامبران، به حکمت ردّ ادعای یهودیان است. زیرا آنان مدعی‌اند که حضرت عیسی را کشتند، و خداوند دروغ آنان را آشکار کرد.»

* همچنین گفته شده است: “حضرت عیسی، با دیدن صفات حضرت محمد و امت او، به درگاه خدا دعا کرد و از او خواست تا او را نیز از این امت قرار دهد، و خدا دعای او را اجابت کرد. بدین ترتیب، حیات او را تا زمان نزولش در آخرالزمان به عنوان یک مجدد، حفظ کرد. در زمان مقرر، او به زمین نازل خواهد شد و دجال را خواهد کشت. نزول او با ظهور دجال همزمان خواهد بود.”


ابن حجر نظر قبلی را معقول تر می داند:

* در مورد مدت زمانی که حضرت عیسی پس از نزولش بر روی زمین خواهد ماند، اختلاف نظر وجود دارد:

** در بعضی روایات آمده است که هفت سال باقی خواهد ماند.

** در برخی روایات آمده است که پس از نزول، او ازدواج خواهد کرد و 19 سال دیگر زندگی خواهد کرد.

** در روایتی دیگر، گفته شده است که او به مدت 40 سال در آنجا خواهد ماند.

* روایتی از حضرت عیسی (ع) نیز به این شرح است: “حضرت عیسی (ع) در حالی که دو لباس به رنگ خاک سرخ بر تن دارد، فرود می‌آید؛ صلیب را می‌شکند، خوک را می‌کشد، جزیه را برمی‌دارد و مردم را به اسلام دعوت می‌کند. خداوند در زمان او، همه ادیان را جز اسلام از بین می‌برد. امنیت به زمین بازمی‌گردد. شیرها با شترها چرا می‌کنند. کودکان با مارها بازی می‌کنند.”

* هرچند در مورد اینکه آیا حضرت عیسی قبل از عروج به آسمان فوت کرده است یا نه، اختلاف نظر وجود دارد، اما اصل در این مورد آیه ای است با این مضمون:



“آنگاه خدا فرمود: ای عیسی! منم که تو را در وقت مقرر به اجل خواهم رساند. منم که تو را به آسمان خواهم برد. و تو را از توطئه یهودیان به سلامت خواهم رهانید…”



(آل عمران، 3/55).

* در مورد سن حضرت عیسی در زمان عروج به آسمان نیز اختلاف نظر وجود دارد؛ گفته شده است ۳۳ سال و گفته شده است ۱۲۰ سال.


(پروفسور دکتر ابراهیم جانان، کتب سته)


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز