– ما شاهد آن هستیم که در بسیاری از موارد، موضوعاتی مانند دندان عقل به عنوان مدرکی برای تکامل ارائه می شوند و در تمام کتاب ها تقریباً به طور مداوم از یک فرآیند تکاملی صحبت می شود.
– اهداف این افراد چیست و حقایق در مورد این مسائل چیست؟
برادر/خواهر گرامی ما،
آنچه در اینجا مورد نظر است،
با حذف خالق، همه چیز را محصول طبیعت و تصادف دانستن
رسوخ دادن در اذهان است.
به همین دلیل، آنها از نظریه تکامل به عنوان ابزاری برای این ایدئولوژی های بی دینی استفاده می کنند.
آنها در این مورد نیز با استفاده از واژه “تکامل” در معانی مختلف، باعث ایجاد سردرگمی مفهومی می شوند. در نتیجه، مشخص نیست که چه کسی از تکامل چه منظوری دارد. پس از آن، آنها نظرات نادرست خود را در کنار نظرات درست ارائه می دهند.
ابتدا به طور خلاصه بگوییم که از نظریه تکامل چه برداشتی باید داشته باشیم.
چگونه باید تکامل را درک کنیم؟
تکامل
واژهٔ «تکامل» به جای واژهها، اصطلاحات و تعابیر متعددی به کار میرود که تفاوتهای گوناگونی با یکدیگر دارند؛ از جمله: دگردیسی، تمایز، توسعه و تغییر تدریجی و پیشرفت.
اصطلاحات جایگزین برای تکامل:
تکامل، استحاله، تطور، تحول، تبدیل، تبدل، تغییر، تغیر، ترقی، صدور، ظهور، تجدید، اونتوژنی، فیلوژنی و اِوولوسیون است.
تکامل:
در صورتی که
“تکامل”
با اصطلاح
«تکامل»
اگر منظور از آن، یعنی تغییر تدریجی، باشد، در این معنا، تکامل یک قانون است، نه یک نظریه. مثلاً
تبدیل دانه سیب به جوانه، نهال و در نهایت درخت میوه دار، بیانگر یک تغییر تدریجی است.
به همین ترتیب، مراحل رشد یک جنین انسان از زیگوت تا جنین پرسلولی، نوزاد، کودک، نوجوان و انسان بالغ، نمونه دیگری از رشد تدریجی است. به این معنا، همه موجودات زنده در هر لحظه تابع قوانین تغییر، دگرگونی و تمایز هستند.
دگرگونیها:
اگر از اصطلاح تکامل
دگرگونی ها،
یعنی اگر منظور تغییر حالت باشد، آن هم یک قانون است نه یک نظریه. تغییر حالت عناصر،
تغییرات و تحولات ذرات
به صورت زیر بیان می شود.
به طور خلاصه، حضور اتمها و مولکولها در بدن موجودات زنده، با تغییر حالت از حالتی به حالت دیگر، یعنی با تغییر فاز، تحت قوانین زیستشناسی و فیزیک صورت میگیرد. بنابراین، تغییر حالت عناصر به این شکل، قانون است نه نظریه.
بدن انسان از حدود صد تریلیون سلول تشکیل شده است.
در هر سلول، در هر ثانیه، سه هزار واکنش مختلف رخ میدهد. انسان یک ثانیه بعد، از نظر مادی، با انسان یک ثانیه قبل متفاوت است. در بدن او، بسیاری از عناصر دستخوش تغییر و دگرگونی شدهاند. تمام موجودات زنده در هر لحظه در حال تغییر هستند. تمام این تغییرات و دگرگونیها و موارد مشابه آن، به عنوان “تکامل” بیان میشوند. تمام این تغییرات و دگرگونیها در این معنا، نظریه نیستند، بلکه قانون هستند.
آنچه در پس بحث تکامل نهفته است چیست؟
اینجا،
پذیرش یا رد یک خالق
مثلاً شما یک عینک در دست دارید. شما با دقت تمام جزئیات، از مواد تشکیل دهنده آن گرفته تا کاربردش را بررسی میکنید. در چنین حالتی، همه بر این باورند که عینک، اثر دست یک صنعتگر است.
وقتی به جای عینک، چشم موجودات زنده مورد توجه قرار میگیرد، آن هم تا ریزترین ساختارش مورد بررسی قرار میگیرد و تلاش میشود تا مشخص شود که چه کاری انجام میدهد و چگونه کار میکند. تا اینجا مشکلی بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه آفرینش وجود ندارد. اما وقتی نوبت به این میرسد که استاد این چشم کیست، بحث شروع میشود. طرفداران آفرینش بر این باورند که همانطور که عینک موجود، اثر دست استادی دانا، با اراده و توانا است، این چشم که از آن هم کاملتر است، اثر دست استادی دانا، با اراده و توانا است.
اما تکاملگرایان آتئیست، با وجود پذیرش وجود سازندهای برای عینک، مدعیاند که چشم به طور تصادفی به وجود آمده و سازندهای ندارد، و این ادعا را رویکردی علمی میدانند. بدین ترتیب، مدافعان باورهای پوزیتیویستی که ماده را به مقام خدایی میرسانند، نظریه تکامل را از جایگاه علمی خود خارج کرده و آن را ابزاری برای ایدئولوژی خود قرار میدهند.
در نتیجه؛
نظریه تکامل،
از بستر علمی خارج شده
«الوهیت»
برای درهم شکستن و انکار عقیده او، تنها قدرت مؤثر در جهان هستی
“تصادف، علل ناآگاهانه و طبیعت”
به عنوان ابزاری برای رفتارهای عمدی و بدخواهانه مورد استفاده قرار می گیرد تا ثابت کند که چنین است.
بهویژه، ارائه اطلاعات تفصیلی از سوی منابع دینی در مورد پیشینه انسان و همچنین ارتباط دادن ریشههای انسان به میمون یا حیوانی با ساختار پایینتر توسط نظریههای تکامل، انتقادات و اعتراضات را بر این موضوع متمرکز کرده است.
دکترینی که ادعا میکند تکامل برنامهریزی نشده و انسان به طور تصادفی به وجود آمده است، بر اساس فلسفه ماتریالیستی است که الحاد را به عنوان اصل میپذیرد، نه بر اساس تجربه.
عدم اجازه دادن به دیدگاه های جایگزین در مورد تکامل و عدم انتقاد از شواهد ارائه شده برای تکامل، به منظور حفظ تسلط فلسفه اثبات گرایانه وابسته به تفکر ماتریالیستی است.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها