– گفته میشود که مال کسانی که زکات نمیدهند، کم میشود. اما بسیاری از کسانی که زکات نمیدهند، ثروتمندتر میشوند. علت این چیست؟
برادر/خواهر گرامی ما،
این دنیا جای خدمت و رنج است، نه جای پاداش و آسایش.
وظیفه اصلی انسان شناخت پروردگار و زندگی بر اساس دستورات اوست. و راه رسیدن به این هدف، عبادات است.
عبادت دو بخش دارد:
1.
عبادات مستحب
2.
عبادات سلبی
بخش مثبت عبادت، عباداتی است که ما می شناسیم، مانند نماز و روزه؛ اما بخش منفی آن، ثواب بزرگی است که انسان در مواجهه با بیماری، مصیبت و بلایای طبیعی، با احساس عجز و ضعف خود و پناه بردن به پروردگار و صبر، به دست می آورد.
از طرفی، سخت ترین بلاها بر سر محبوب ترین بندگان خدا می آید.
-به ویژه سرورمان (صلی الله علیه و آله و سلم)-
پیامبران و بندگان صالح نیز به آن مبتلا شدهاند. اگر مصیبت، آنگونه که تصور میشود، حتماً چیز بدی بود، آنگاه خداوند به محبوبترین بندگانش بلا و مصیبت نمیداد. زیرا چنانکه در حدیث شریف آمده است:
«بیشترین مصیبت و سختی را کسانی تحمل میکنند که بهترین و کاملترین انسانها هستند.»
(1)
علت آنکه بلاها و مصیبتها بیشتر بر سر مسلمانان میآید، این است که آنان در این دنیا بهای اشتباهات و گناهان خود را میپردازند و به روز قیامت موکول نمیشود. زیرا همانطور که جرائم بزرگ در دادگاههای بزرگ و جرائم کوچک در دادگاههای کوچک رسیدگی میشود، گناهان اندک مؤمنان در این دنیا با بلاها و مصیبتهای گوناگون پاک شده و به روز قیامت موکول نمیشود. اما از آنجا که بلاها و مصیبتهای این دنیا برای کفار که گناهانشان بزرگ است، کم است، مجازات آنان به دادگاه بزرگ، یعنی روز قیامت و به جهنم، که جایگاه عذاب ابدی است، موکول میشود.
بسیاری از مؤمنان به خاطر گناهانی که مرتکب میشوند، در این دنیا به بلا و مصیبت گرفتار میشوند تا در این دنیا مجازاتشان پاک شود و در آخرت عذابی نبینند. اما گناهان و ستمهای کافران و ظالمان به قدری بزرگ است که بلاها و مصیبتهای این دنیا کفاف مجازاتشان را نمیدهد، لذا مجازاتشان به طور کامل به آخرت واگذار میشود. حتی در این دنیا هم، مجازات جرایم کوچک در دادگاههای کوچک و مجازات جرایم بزرگ در دادگاههای بزرگ داده میشود.
البته، حساب کسی که آه هزاران و میلیونها انسان را برده، در این دنیا دیده نمیشود. جزای جهنممانند، تنها سزای اعمالشان است.
حضرت محمد (ص):
“با دادن زکات، اموال خود را در پناهگاه قرار دهید.”
فرموده است که بزرگترین بیمه معنوی برای کسی که می خواهد مال خود را حفظ کند، زکات است.
حتی در کتب احادیث و سیره آمده است که هنگامی که این حدیث شریف توسط پیامبر اکرم (ص) برای اصحابشان ایراد می شد، یک عرب مسیحی که از آنجا می گذشت، ایستاد و به پیامبر اکرم (ص) گفت:
“من الان میرم زکاتم رو حساب میکنم و میدم، ببینم حرفت درست درمیاد یا نه؟”
فرمود. حضرت رسول اکرم (ص) تبسم فرمودند. مرد به خانه رفت و آنچه را که گفته بود، انجام داد. مدتی بعد، قصد شرکت در کاروانی تجاری را که عازم شام بود، کرد؛ اما به سبب بروز امور تجاری مهم دیگری برایش، از همسایگانش که به کاروان پیوسته بودند، خواهش کرد که بار شتر او را نیز با خود ببرند. همسایه اش موافقت کرد و به شام روانه شدند. پس از گذشت یک هفته، خبر غارت کاروان تجاری توسط راهزنان در شهر پخش شد. تاجر مسیحی که از دو جهت متأثر شده بود، فردای روزی که تصمیم به مراجعه به حضرت رسول اکرم (ص) گرفت، از همسایه اش خبری دریافت کرد:
“کاروان مورد حمله راهزنان قرار گرفت. اما در نزدیکی مقصد، پای شتر تو پیچ خورد و نتوانست راه برود، به ناچار شتر را با بار و بنه در آنجا رها کردیم و به راه افتادیم. این مصیبت بر سرمان آمد. بار و بنه و شتر تو سالم ماندند.”
وقتی خبر را شنید، از فرط خوشحالی مستقیماً به حضور رسول خدا (ص) رفت و:
«ای محمد، تو پیامبر برحقی. سخنت راست است. من به اسلام درمیآیم. آن را به من بیاموز…»
و بدین ترتیب، سبب ظهور یکی از معجزات نبوی شد. (ماهر از، دین و جامعه).
استاد بدیع الزمان نتیجه ندادن زکات را اینگونه بیان می کند:
“زکات برای هر فردی سبب برکت و دفع بلاست. کسی که زکات ندهد، به هر حال به اندازه زکات از مالش کاسته خواهد شد؛ یا در راه های بیهوده خرج خواهد کرد، یا مصیبتی بر او وارد خواهد شد و آن را از دستش خواهد گرفت.”
“در یک رؤیای خیالی صادقانه، در پنجمین سال جنگ جهانی اول، در یک رؤیای عجیب از من سؤال شد:”
“این قحطی، این خسارات مالی و این مشقتهای جسمی که به مسلمانان میرسد، از چیست؟”
در خواب گفتم:
“خداوند متعال، از ما خواست که از بخشی از اموالمان، یک دهم یا از بخشی دیگر، یک چهلم را به عنوان زکات بدهیم؛ تا دعای فقرا را به دست آوریم و کینه و حسد را از بین ببریم. ما به خاطر حرص و طمع، این کار را نکردیم. خداوند متعال، زکات انباشته شده را، سی از چهل و هشت از ده را گرفت. و هر سال فقط یک ماه، روزه ای با هفتاد حکمت از ما خواست. ما به نفس خود رحم کردیم و روزه موقت و لذت بخشی را نگرفتیم. خداوند متعال به عنوان مجازات، نوعی روزه پر از بلا را به مدت پنج سال به اجبار بر ما تحمیل کرد. و از ما خواست که در بیست و چهار ساعت، یک ساعت را به نوعی از دستورات الهی، دلنشین، متعالی، نورانی و مفید اختصاص دهیم. ما تنبلی کردیم و آن نماز و نیایش را به جا نیاوردیم. آن یک ساعت را به ساعات دیگر اضافه کردیم و آن را از بین بردیم. خداوند متعال به عنوان کفاره آن، نوعی نماز را به مدت پنج سال با تمرین، آموزش و تلاش به ما تحمیل کرد.”
۱) المناوی، فیض القدیر، ۱:۵۱۹، رقم: ۱۰۵۶؛ الحاکم، المستدرک، ۳:۳۴۳؛ بخاری، مرضا: ۳؛ ترمذی، زهد: ۵۷؛ ابن ماجه، فتن: ۲۳؛ دارمی، رقاق: ۶۷؛ مسند، ۱:۱۷۲، ۱۷۴، ۱۸۰، ۱۸۵، ۶:۳۶۹.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها