برادر/خواهر گرامی ما،
زندگی مسالمتآمیز افراد با عقاید متفاوت امری محال نیست. برعکس، در طول تاریخ در هر کشوری، افراد با دیدگاههای مختلف در کنار هم زیستهاند. اما این هم واقعیت است که در دورههایی، برخی افراد نتوانستهاند دیدگاههای دیگران را تحمل کنند و سعی کردهاند آنها را به عقاید خودشان وادارند. دلیل اصلی درگیریهای میان فرقههای مختلف مسیحی در قرون وسطی، همین عدم تحمل بود.
در این مورد سخن بسیار است. اما ما به اختصار چند نکته را که به نظرمان مفید است، به صورت موردی بیان خواهیم کرد.
هیچ عیبی نمیتواند وزن مخصوص ایمان را از بین ببرد. باید با توجه به حقیقت برادری که ایمان به ارمغان میآورد، با مدارا رفتار کرد.
در دنیای امروزی که به یک دهکده جهانی تبدیل شده است، همزیستی مسالمتآمیز افراد با باورها و دیدگاههای مختلف، اعم از مذهبی و غیرمذهبی، بیش از پیش ضرورت یافته است. همانطور که با مؤمنان در چارچوب برادری ایمانی با صمیمیت و همدلی در کنار هم هستیم، با غیرمسلمانان نیز در چارچوب برادری انسانی باید زندگی کنیم.
این دستور حافظ شیرازی، چکیدهای از دو مطلب مورد بحث است.
با توجه به این اصل، میتوان گفت که خوشبختی دنیا و آخرت در گرو عمل به دو اصل زیر است:
– به عنوان مقتضای ایمان، هرگونه تسامح و مدارا را به کار خواهیم برد. اشتباهات او را نه با تحکم، بلکه با لحنی ملایم و بدون آزردگی خاطر تصحیح خواهیم کرد.
– با دوستان غیرمسلمانمان هم به عنوان انسان برخورد خواهیم کرد. با آنها مدارا خواهیم کرد. بی جهت به آنها فشار نخواهیم آورد. همانطور که به نابینا نابینا نمی گوییم، به بی دین هم بی دین نخواهیم گفت. تلاش خواهیم کرد تا نقاط مشترک را پیدا کرده و بر اساس آن به گفتگو بپردازیم. به جای نقاط اختلاف، نقاط اتحاد را موضوع گفتگو قرار خواهیم داد.
در اسلام، حقوق و احکام انسانها از جهات مختلفی مورد قبول قرار گرفته است. هرچند که برخی از این حقوق و احکام به طور کامل رعایت نشود، اما باید به حقوق و احکام باقیمانده احترام گذاشت.
قاعده بسیار مهم است.
بنابراین، اگر در موضوعی که حق و زیباست، اتفاق نظر وجود داشته باشد، و در موضوعی که حقتر و زیباتر است، اختلاف نظر به وجود آید، این به آن معناست که اتفاق نظر در موضوعی که زیبایی کمتری دارد، از اختلاف نظر در موضوعی که زیبایی بیشتری دارد، زیباتر است.
بنابراین، هر کس حق دارد بگوید که نظرش درست و حق است، به شرطی که دلیلی و مدرکی داشته باشد. اما هیچ کس حق ندارد بگوید…
این هم کاربرد خاصی دارد. مثلاً، تأکید سوسیالیسم بر کار انسان و تأکید لیبرالیسم بر آزادی انسان، هر دو دانههایی از حقیقت هستند. همچنین، اعتقاد یهودیان و مسیحیان به وجود خدا، به خالق بودن او بر جهان، و به طور اصولی به وجود آخرت، و ایمانشان به پیامبران پیشین، مانند مسلمانان، دانههای مهمی از حقیقت است.
به همین دلیل، هنگام صحبت با دوستانمان، یافتن چنین نقطه مشترکی در میان نظرات آنها و رسیدن به این مخرج مشترک، از اهمیت بسزایی در راستای درک حق و حقیقت برخوردار است.
–
– حک کردن حقیقتی که در آیه – آمده است، در ذهن و جانمان.
– درس آیه را به خوبی درک کردن. به ویژه با در نظر گرفتن اینکه مفهوم آن در قرآن، مفهوم [مفهوم مورد نظر] را نیز در بر میگیرد، با همکلاسیهایمان از این زاویه سخن گفتن.
– این اصل را باید در گوشهای از قلبمان حفظ کنیم و در موقع مناسب، آن را به صورت زبانی و عملی به کار ببریم. با تواضع و رواداری، و با اخلاق نیکو، هنگامی که ادب و نزاکت اسلام را به نمایش میگذاریم، میتوانیم برای دوستانمان به یک جاذبه تبدیل شویم.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها