آیا در عقد مکاتبه، هنگامی که برده و اربابش به توافق می رسند، ارباب می تواند هر مقدار که بخواهد از برده مطالبه کند؟

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،

ترجمه آیه مربوط به این موضوع:


«و کسانی که امکان ازدواج ندارند، باید عفت خود را حفظ کنند تا آنکه خداوند به فضل خویش آنان را بی نیاز گرداند. از کسانی که تحت سرپرستی شما هستند…»

(از بردگان و کنیزان)

با کسانی که می خواهند مکاتبه کنند، اگر در وجودشان خیری باشد

(شایستگی و قابلیت اطمینان)

اگر دیدید، فوراً مکاتبه کنید. از مالى که خدا به شما داده، به آنان هم بدهید. به خاطر منافع زودگذر زندگى دنیوى، کنیزان خود را که مى‌خواهند پاکدامن بمانند، به فحشا مجبور نکنید. هر کس آنان را به زور وادار کند، بداند که بعد از اجبارشان، خدا…

(برای آنها)

بسیار بخشنده و مهربان است.”


(نور، 24/33)


مكاتبه

این یک نوع قرارداد است که بین برده یا کنیز و اربابش منعقد می‌شود، به این صورت که برده یا کنیز در ازای پرداخت مبلغی معین، از ارباب خود می‌خواهد که به او آزادی بدهد، یا اربابش همین پیشنهاد را به او می‌کند. اگر مبلغ مورد توافق حاضر باشد، برده آن را بلافاصله می‌پردازد، و اگر نه، پس از تأمین آن در مدتی که اربابش به او مهلت داده است، آن را می‌پردازد و به آزادی می‌رسد.

در آیه فوق،

«از آن‌چه خدا به شما روزی داده است، به آنان نیز بدهید.»

با این فرمان، روشن می‌شود که مالک اصلی اموال انسان، خداوند است و از این رو، بخشیدن از مال خدا به بردگان و کنیزان، به منظور تسهیل آزادی آنان، یک وظیفه دینی، اخلاقی و اجتماعی است. این وظیفه، یکی از تدابیری است که اسلام برای از بین بردن نهاد برده‌داری، که قرن‌ها به طول انجامیده و از بین بردن آن به یکباره ممکن نیست، اتخاذ کرده است.

قاعده اساسی در این مورد این است که،

مكاتبه

اصل بر این است که این عمل به نفع آزادی فرد انجام شود. حتی دیگر مسلمانان نیز کمک خواهند کرد و در صورت لزوم دولت نیز حمایت خواهد کرد. مقدار آن نیز بهای برده است.

دین اسلام که به آزادی و کرامت انسان اهمیت فراوانی می‌دهد، به جای آنکه با وضع مقرراتی که با واقعیت‌های اجتماعی همخوانی نداشته باشد، نهاد برده‌داری را که از دوران باستان وجود داشته است، به طور قاطع از بین ببرد، راهی را برگزیده است که از یک سو، عوامل اجتماعی حامی برده‌داری را در طول زمان تضعیف کند و از سوی دیگر، آن را تا حد امکان با اصول انسانی سازگار نماید. تشویق به مکاتبه (بدربن عینی، XIII، 116) که در دوران جاهلیت نیز شناخته شده و به کار می‌رفت، یکی از این تدابیر است. به همین ترتیب،

«اگر در بردگان و کنیزان خود خیری دیدید و آنان خواستند با پرداخت فدیه آزاد شوند، پیشنهادشان را بپذیرید و از اموالی که خدا به شما داده است، به آنان نیز بدهید.»

با آیه ای به این مضمون

(نور، 24/33)

پذیرش درخواست‌های مکاتبه بردگان و کنیزانی که خواهان آزادی بودند و

خوشنویسی

وضعیت مکاتبه، که در ابتدا به بردگان اجازه می‌داد تا مانند افراد آزاد در زندگی اقتصادی عمل کنند و سپس به لغو برده‌داری منجر شد، به سرعت ماهیتی نهادینه به خود گرفت، زیرا به آنها دستور داده شد تا به پرداخت بهای خود کمک کنند.

حضرت پیامبر (ص) در مناسبت‌های مختلف به تشویق آزادی بردگان پرداخته و در برخی از احادیث خود، از وعده خداوند به پاداش‌های بزرگ برای کسانی که به برده مکاتب کمک می‌کنند خبر داده و به طور خاص خواستار عملی شدن این راه شده‌اند.

(مسند، ج ٢، ص ٢٥١، ٤٣٧؛ ابن ماجه، “عتق”، ٣؛ ترمذی، “فضائل الجهاد”، ٢٠؛ نسائی، “نکاح”، ٥)

همچنین، او شخصاً به تأمین هزینه مکاتبه برای برخی از بردگانی که قرارداد مکاتبه بسته بودند، اهتمام ورزید و تلاش کرد تا از آنان حمایت مادی به عمل آورد.

(مسند، جلد ۵، صفحات ۴۴۳، ۴۴۴؛ بدرالدین عینی، جلد ۱۳، صفحه ۱۱۶)

هرچند که مفاد قرارداد مکاتبه عموماً در چارچوب اصولی که عقود معاوضه تابع آن هستند تعیین می شود، اما از آنجا که هدف این است که برده به راحتی و در اسرع وقت به آزادی دست یابد، به نظر می رسد که برخی از مقررات خاص به نفع او نیز در نظر گرفته شده است.

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:



مكاتبه.


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز