– آیا به نظر مولانا جلالالدین رومی، خداوند انسانها و جنها را به منظور دیدن عظمت خویش آفریده است؟
برادر/خواهر گرامی ما،
خداوند انسانها و جنها را آفرید تا عظمت، جمال و کمال خود را به دو صورت مشاهده کنند.
او میخواهد با علم بینهایتش، هنر شگفتانگیزش را به تماشا بنشیند. او میخواهد هنر شگفتانگیز و مهارت بینظیرش را از دیدگاه موجودات آگاه، همچون فرشتگان، جنیان و انسانهای شایسته، ببیند.
زیرا در واقع دو آپارتمان و دو تابلو نقاشی وجود دارد:
دایرهای است که اعمال خداوند با نام ربوبیتش، یعنی آفرینش و اداره جهان را به تصویر میکشد.
این دایره، دایرهای است که به حساب ربوبیت عمل میکند.
انسان، که در دایره بندگی قرار دارد، در مقابل هزاران نعمت، اکرام و احسانی که از دایره ربوبیت به او میرسد، با تمام توان به عبادت پروردگارش میپردازد و حالت بندگی به خود میگیرد تا شکر این احسانات را به جا آورد.
اولین تابلویی که وجود دارد، تابلوی هنر است؛ دومین تابلو، تابلوی تفکر است.
این اثر، هنرنمایی، علم بیپایان، قدرت، اراده و حکمت بینظیر خالق متعال را به نمایش میگذارد. در مقابل، خالق هنرمند از موجودات آگاه، همچون انسان و جن، میخواهد که در این شاهکار هنری با تأمل و تفکر بنگرند.
عبودیت به طور کلی نشانه بندگی است که هم در عمل و هم در اندیشه جریان دارد. جوهر اصلی بندگی، از سویی ادای شکر به خاطر نعمتها و الطاف بی حد و حساب الهی است و از سویی دیگر، خواندن و درک هنرمندانه و شگفتانگیز نقش و نگارهایی است که از تابلوی هنری بینظیر و بیعیب و نقص در هر عرصه و مرحله از جهان هستی بر پرده دل و عقل منعکس میشود، و این کار با آگاهی بیدار و با دقت و تأمل صورت میگیرد تا وظیفه فطری به درستی ادا شود.
در آیه شریفه فوق به این حقیقت تأکید شده است.
در نتیجه میتوان گفت که هدف اصلی آفرینش انسان، شناخت پروردگار و عبادت اوست. معیارهای شناخت در ذات انسان نهادینه شده است. به همین دلیل، این قاعده نزد برخی از علمای اسلام به عنوان یک اصل علمی پذیرفته شده است. در این مورد، خداوند متعال فرموده است:
(آنچه پیامبر فرمود)
همانطور که شناخت خداوند متعال از طریق منطق و استدلال، مانند انتقال از هنر به هنرمند در جهان خارج، امکان پذیر است، شناخت صفات خداوند از طریق برخی از معیارهایی که در آفرینش انسان وجود دارد نیز امکان پذیر است.
مثلاً، با مقایسه علم، قدرت، بینایی، شنوایی و سخن گفتن خود با مقیاس کوچک، می توان به علم، قدرت، کلام، شنوایی و بینایی بی نهایت پروردگار متعال پی برد.
آری، زندگانی دنیا دریایی است. بدن ما کشتی است و مرگ ساحل دریاست؛ صحت، مال، اموال، زن و فرزند و سلطنت، از متعلقات کشتی است. مانند دیگ بخار آن است. مانند آبی است که تبخیر میشود. و عقل و خرد، کاپیتان کشتی است که در میان امواج این زندگانی پرآشوب، کشتی حیات را در مسیری درست هدایت میکند. (غزالی، کیمیای سعادت، بخش اول) و این مسیر درست، همان راه ایمان و اسلام است که قرآن کریم مشخص کرده و انسان را به بندگی دعوت میکند.
فرمان الهی به این حقیقت اشاره دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر، کلیک کنید:
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها