
– آیا جهشها، برای انتخابهای طبیعی، واسطهای در زنجیرهای از دلایل مرتبط با ارادهی خداوند برای آفریدن موجودات زنده ناقص و معلول بودهاند؟
– آیا خداوند متعال، موجوداتی را که میخواهد ناقص و معلول بیافریند، با جهشهای ژنتیکی و عوامل دیگر به وجود میآورد؟
برادر/خواهر گرامی ما،
خداوند متعال صاحب عدل، نیکی و زیبایی مطلق است.
او از همه بندگانش میخواهد که به راه راست و حق هدایت شوند، و از آنان
هر کار خیری را که انجام دهد، با دست کم ده ثواب پاداش می دهد.
که گاهی اوقات تعداد آن به هزاران نفر می رسد.
او گناهان و بدیهایشان را هم مینویسد، گاهی اصلاً نمینویسد، و گاهی در مقابل یک نیکی و زیبایی که انسان انجام میدهد، هزار گناه او را میبخشد.
در مورد معلولان و افراد دارای ناتوانی،
اینها باز هم ناشی از اشتباهات خود انسان است. یعنی خدا به نوعی به انسانها می گوید:
: «اگر تو در زمین نخود بکاری، من به تو نخود خواهم داد، اگر گندم بکاری، گندم خواهم داد. اگر آن را رها کنی، هیچ چیز نخواهم داد.»
میباشد.
مثلاً،
مصرف داروی اشتباه در دوران بارداری، یا قرصی که برای سقط جنین استفاده می شود، یا کمبود اکسیژن در حین تولد، می تواند باعث بروز مشکلاتی در آن کودک شود.
باعث بروز اختلالات جسمی و ذهنی متعددی می شود.
میباشد.
خوردن یا نوشیدن لقمه حرام توسط مادر، یا مصرف برخی از خوراکیها مانند مشروبات الکلی و گوشت خوک که مصرف آنها ممنوع است، نیز باعث معلولیت و نقص عضو میشود.
بنابراین، انتخاب با انسان است. زیرا این دنیا محل امتحان است.
خداوند متعال هر چیزی را به یک سببی مرتبط کرده است.
نکته ظریفی که در اینجا باید به آن توجه شود، نحوه بیان سوال است. به عبارت دیگر،
خداوند متعال دوست ندارد که انسان را ناقص الخلقه بیافریند.
ما او را شایسته خودمان خواهیم کرد.
یک نکته بسیار مهمی هم وجود دارد که نباید از آن غافل شد. آن هم این است که،
خداوند متعال به جای سختی های زندگی دنیوی برای یک فرد معلول، از رحمت خود آن معلولیت را به نفع آن شخص برمی گرداند.
اگر در دنیا خدا را بشناسد و از دستوراتش اطاعت کند، در آخرت…
به او وعده پاداش های فراوانی می دهد.
یکی از مواردی که انسان را بیشتر از همه به اشتباه میاندازد، این است که:
از اینکه می خواهد همه خوبی ها و زیبایی ها را در دنیا تجربه کند.
ناشی از آن است. اگر خاری به پایش فرو رود یا به ناراحتی و آزاری جزئی دچار شود، فریاد و فغان برمیآورد.
در حالی که حیات اصلی، حیات جاودانه در جهان آخرت است.
زندگی دنیوی نهایتاً 70-80 سال طول میکشد. هرچند پر از سختی و نقص باشد، بالاخره به پایان میرسد. اما…
جهان آخرت ابدی است.
بنابراین، هنگام نگریستن به زندگی انسان، همواره باید به زندگی آخرت توجه داشت.
فرد معلول یا ناتوانی که خدا را می شناسد و از دستورات او اطاعت می کند.
فانی
هرچند در دنیا سختی بکشد، اما حیات ابدی او نجات مییابد.
اگر این شخص کاملاً سالم بود، شاید به خاطر آن سلامتی، تندرستی و زیبایی، دست به یک سری از افراطگریها میزد.
به زندگی دنیوی مشغول می شود و آخرت را فراموش می کند.
پس از یک زندگی دنیوی کوتاه
او به یک زندگی جهنمی پر از رنج، سختی و عذاب ابدی وارد می شد.
ما که نمیدانیم اگر او سالم باشد، آخرتش را نجات خواهد داد یا نه. خدا همه اینها را میداند، و باز هم به نفع انسان، او را به دلایلی…
او را از زندگی دنیوی بیزار میکند، اما زندگی جاودانه آخرت را نصیبش میسازد.
بیایید از این مطمئن شویم که،
هر چه خدا کند به نفع ماست.
ما باید به او التماس کنیم و برای نجات آخرت خود از او یاری بخواهیم و
باید با رضایت خاطر هر آنچه را که از او میرسد و هر آنچه را که او عطا میکند، بپذیریم.
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها