آیا اعدام کسانی که از جنگ فرار می کنند جایز است؟

جزئیات سوال


– آیا جایز است که یک دولت، فردی را به دلیل فرار از جنگ نظامی در حین جهاد به قتل برساند؟

– یا اینکه کتک زدن یا شکنجه کردن او جایز است؟

– به عنوان مثال، آیا اطلاعاتی که در مورد فتح استانبول ارائه می شود، طبق حقوق اسلامی مجاز است؟ اگر مجاز است، منبع آن چیست؟ و اگر مجاز نیست، چگونه می توان اقداماتی از این دست را از سوی سلطانی مانند فاتح توجیه کرد؟

– فاتح سلطان محمد اعلام کرده بود که به اولین سربازی که از دیوارهای استانبول بالا برود جایزه خواهد داد، اما کسانی را که از جنگ فرار کنند اعدام خواهد کرد.

– نبرد قبل از طلوع آفتاب آغاز شده بود، اما نردبان‌هایی که به دیوارها نصب شده بودند بلافاصله توسط سربازان بیزانسی سرنگون می‌شدند و سربازانی که به دیوارها نزدیک می‌شدند با سنگ و تیر کشته می‌شدند. حمله این گروه دو ساعت طول کشید. این گروه که اکثریت آن نابود شده بود، به سمت اردوگاه فرار کرد. اما دستور سلطان محمد دوم که روز قبل صادر شده بود اجرا شد؛ سربازان فراری قتل عام شدند و به زور به دیوارها بازگردانده شدند.

– سربازان گروه دوم به هیچ وجه نتوانستند به دیوارها برسند و نردبان‌ها را برپا کنند. سربازان بیزانسی با استفاده از روغن داغ، آتش یونانی، تیر و سنگ، تمام حملات را دفع می‌کردند. گروه دوم نیز به شدت خسته شده بود و این امر بر روحیه نیروهای بیزانسی تأثیر مثبتی داشت؛ پس از یک ساعت و نیم نبرد، تعدادی از سربازان گروه دوم نیز شروع به فرار کردند. فراریان نیز با مجازات فرماندهان خود روبرو شدند و سلطان محمد دوم، تعدادی از سربازان فراری را با گرز مجازات کرد.

پاسخ

برادر/خواهر گرامی ما،


از نظر سیاسی، کشتن سربازانی که از ارتش در حال جنگ فرار می کنند، مجاز شمرده شده است.

این مجازاتی است که تقدیر و اجرای آن به کسانی که دولت را اداره می کنند واگذار شده است.

جرایم و مجازات های تعزیری

در این چارچوب قرار می گیرد.

اما در مورد اینکه فرار کردن گناه بزرگی است،

راه قرآن

از تفسیرمان با نام … نقل می‌کنم:



ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرگاه با کافران در حال پیشروی روبرو شدید، به آنان پشت مکنید. (۱۵)



و هر کس در آن روز پشت به آنان کند، مگر آنکه به قصد جنگیدن یا به قصد پیوستن به گروهی دیگر باشد، پس به خشم خدا گرفتار شده و جایگاهش جهنم است، و بد جایگاهی است. (۱۶)


معنی

(۱۵)

ای مؤمنان! هنگامی که با کافران در جنگ روبرو می‌شوید، به آنان پشت نکرده و فرار نکنید.

(۱۶)

هر کس در حال جنگ، پشت به دشمن کند و فرار کند، نه به قصد جابجایی در میدان نبرد و نه به قصد پیوستن به گروهی دیگر، به خشم خدا گرفتار شود و جایگاهش جهنم است، چه سرانجامی بد!


تفسیر

با توجه به اختلاف نظرها و انتظارات در مورد تقسیم غنائم پس از نبرد بدر، تفسیر و استنباط کسانی که آیات نازل شده در این باره، از جمله آیاتی که به عواقب فرار از جنگ اشاره دارد، را مربوط به قبل از جنگ می‌دانند، با واقعیت مطابقت ندارد. درگیری‌ها که با حملات کوچک و پراکنده قبل از بدر آغاز شده بود، پس از این نبرد شدت گرفت و ادامه یافت. خداوند متعال که از این امر آگاه بود،…

هم برای تشویق مؤمنان به جنگیدن در صورت لزوم و تحمل رنج و سختی های ناشی از آن، و هم برای ایجاد بازدارنده ای در برابر فرار از جنگ.

این آیات را نازل فرمود.

برخی از مفسران با این استدلال که در جنگ‌هایی که پیامبر شخصاً در آن حضور داشت، فرارکنندگان نمی‌توانستند گزینه‌هایی مانند تغییر تاکتیک جنگی یا پیوستن به یک واحد دیگر داشته باشند، در حالی که در زمان‌ها و شرایط دیگر ممکن است دلایل مشروعی وجود داشته باشد، بر این باورند که عبارات و احکام شدید آیات مربوط به زمان پیامبر و جنگ‌هایی است که او شخصاً در آن حضور داشته است و در این صورت، صرف نظر از تعداد دشمن، ترک جنگ و عقب نشینی جایز نیست.

در تأیید این نظر، مثالی نیز وجود دارد:

عبدالله بن عمر، در نبردی که پیامبر حضور نداشت، به همراه تعدادی از یارانش عقب‌نشینی کرد. بعدها، با تأمل در عمل خود، به این نتیجه رسیدند که این عقب‌نشینی، فرار از جنگ و موجب خشم خدا شده است.

«بیایید مخفیانه به مدینه برویم و پیامبر را ببینیم. اگر توبه‌مان قبول شد، همانجا بمانیم، وگرنه سر به بیابان بگذاریم و برویم.»

گفتند. قبل از نماز صبح، پیامبر را دیدند و ماجرا را به ایشان عرض کردند. آن حضرت فرمودند:


“شما فراریان از جنگ نیستید، بلکه عقب نشینی کنندگانی هستید که برای جنگیدن مجدد بازمی گردید.”


پس از آن، ابن عمر و همراهانش دست پیامبر را بوسیدند و ایشان نیز سخنان خود را با این جمله به پایان رساندند:


“آن واحدی که مسلمانان برای تقویت نیروهایشان به آنجا عقب نشینی کردند، واحد من است.”


(ابوداود، جهاد، 106)


فرار از جنگ را از جمله کبائر (گناهان بزرگ) برشمرد.

حدیث مشهور

(بخاری، وصایا، ۲۳؛ مسلم، ایمان، ۱۴۵)

دو آیه دیگر نیز در کنار آن وجود دارد که مستقیماً به موضوع ما مربوط می شود.



اولین مورد


در مورد نبرد احد، کسانی که میدان جنگ را ترک کردند مورد سرزنش قرار گرفتند و از بخشش خدا سخن به میان آمد.

(آل عمران ٣:١٥٥)



آیه دوم


این مربوط به پراکندگی و فرار در نبرد حنین است. در آنجا نیز فراریان مورد سرزنش قرار گرفتند و گزارش شده است که برخی از آنها مورد عفو قرار گرفتند.

(توبه ۹/۲۵-۲۶)


حکمی که از این نصوص استنباط می‌شود،

فرار از جنگ، به جز به منظور اتخاذ تاکتیک جنگی یا پیوستن به یک واحد دیگر، گناه و جرم بزرگی است.

ما ترجیح می‌دهیم که در تفسیر آیات و احادیث مربوطه، به جای محدود کردن (تخصیص) آنها به موارد خاص یا نشان دادن نسخ (لغو) حکم بخشی از آنها به دلیل وجود تناقض، با در نظر گرفتن مقتضیات، شرایط تاریخی و احکام کلی، نتایج را استخراج کنیم.

بر این اساس، می توان آیات را به صورت زیر تفسیر کرد:

مسلمانان تشویق شده‌اند که در صورت لزوم، با توکل بر یاری خداوند، به جنگ با دشمنی که از نظر تعداد دو برابر یا حتی ده برابر بیشتر است، بپردازند و استقامت کنند.


فرار سربازان به صورت انفرادی یا گروهی در حین درگیری نظامی، بدون ضرورت جنگی، به شدت ممنوع است، زیرا هم به دیگران آسیب می رساند و هم شانس پیروزی در جنگ را کاهش می دهد.

اما در نبردهای تن به تن، فرار در صورت لزوم برای نجات جان، یا عدم ورود به جنگ در مقابل نیروی دشمن بزرگی که احتمال پیروزی در آن وجود ندارد، و همچنین عقب نشینی با فرماندهی و به صورت منظم در صورت وقوع و احتمال تلفات سنگین… به عنوان فرار از جنگ یا یکی از انواع مذموم و ممنوع آن تلقی نمی شود.

در ماجرای ابن عمر، فرار، پشیمانی، توبه و رجوع به پیامبر اکرم (ص) و تسلیم شدن وجود دارد. بر اساس این واقعه…

“جابجایی برای حمایت از یک اتحادیه دیگر”

ادامه دادن و گسترش دادن مفهوم و قاعده به نحوی که با ماهیت موضوع در تضاد باشد، درست نیست.

ماجرای ابن عمر و یارانش، از فرار و سپس پشیمانی و تسلیم شدن تشکیل شده است. پیامبر اکرم (ص) آنان را بخشید و تسلیم شدنشان را به عنوان تسلی خاطر، انتقال از یک جبهه به جبهه دیگر و پیوستن به لشکر خودشان تعبیر فرمود.

در صورت مهیا بودن شرایط، سربازانی که از جنگ فرار کرده و سپس پشیمان شده و خود را به مقامات ذیصلاح تسلیم کرده‌اند، ممکن است مورد عفو قرار گرفته و مجدداً به جبهه اعزام شوند.

(نگاه کنید به تفسیر راه قرآن، جلد دوم، صفحات 672-674)


با سلام و دعا…

اسلام در پرتو پرسش‌ها

آخرین سوالات

سوال روز