“هرگز ضعف نشان ندهید. در حالی که برتر هستید، به صلح دعوت نکنید. خدا با شماست. او هرگز از اعمال شما نخواهد کاست.”
– کسی که این آیه را می خواند،
“مگر دین شما دین تسامح و مدارا نبود؟..”
چطور میتونم به این سوالش جواب بدم؟…
برادر/خواهر گرامی ما،
«پس سستی مکنید و در حالی که شما برتر هستید، به ذلت تن در ندهید و از صلح التماس مکنید. خدا با شماست. او هرگز تلاش شما را ضعیف نخواهد کرد و زحمات شما را ضایع نخواهد نمود.»
(محمد، 47/35)
آیه ای که در آن آمده مستقیماً به جنگ مربوط می شود.
همانطور که میدانیم، در عصر سعادت، تمام جنگها را غیرمسلمانان آغاز کردند. تعداد اندکی از مسلمانان، به دلیل قلت تعدادشان، خود را ضعیف میپنداشتند و حتی گاهی از جنگ اکراه داشتند و در برابر دشمن احساس ضعف میکردند و خواهان صلح هرچه زودتر بودند. آیه مورد نظر، برای تقویت قلبهای این افراد و تشویق آنان به جنگ، به منظور عدم نشان دادن ضعف و ذلت و عدم تسلیم در برابر دشمن، توصیههایی را در بر دارد.
در واقع، هیچ حکمی وجود ندارد که از مسلمانان بخواهد جنگ را ترجیح دهند، حتی اگر طرف مقابل خواهان صلح باشد. در آیه دیگری، ضمن تشویق به عدم ترس از جنگ و انجام آمادگی های لازم،
فرمان صریح خداوند به مسلمانان برای پاسخ “آری” به دعوت دشمن به صلح.
وجود دارد:
«تا آنجا که در توان دارید، در برابر دشمنان خود نیرو آماده کنید. اسبهای جنگی پرورش دهید تا با این آمادگی، دشمنان خدا، دشمنان خود و دشمنان دیگری را که شما نمیدانید و خدا میداند، بترسانید و از پای درآورید. هر چه در راه خدا خرج کنید، پاداش آن به طور کامل به شما داده میشود و هرگز به شما ستم نخواهد شد. اگر آنان به صلح تمایل نشان دادند، تو نیز تمایل نشان بده و به خدا توکل کن. زیرا خدا سمیع و علیم است/شنوا و داناست.»
(سوره انفال، آیه 60-61)
هرچند برخی از مفسران بر این باورند که بعضی از این آیات، آیات دیگر را نسخ کردهاند، اما ما این رویکرد را درست نمیدانیم.
(مقایسه شود با: طبری، رازی، سمرقندی، قرطبی، تفسیر آیات مربوطه)
– به نظر بعضی از علما، سوره محمد بعد از جنگ بدر و قبل از جنگ احد نازل شده است. بر این اساس، آیه مورد نظر به جای اشاره به یک جنگ فیزیکی، به صورت روانشناختی به منافقان و برخی از مسلمانان ضعیف اشاره دارد،
برای حفظ روحیه و عدم سستی در برابر جنگ احتمالی.
توصیه شده است.
(مقایسه شود با ابن عاشور، تفسیر آیه مربوطه)
– شاید بتوانیم در اینجا این را هم بگوییم که در این آیه، به نبرد احد، که حدود یک سال بعد رخ داد و از مهمترین نبردها برای مسلمانان بود، روحیه داده شده است.
در واقع، نکاتی که در این آیه به آن اشاره شده، به وقوع پیوست؛ بیش از سیصد نفر از منافقان از نیمه راه بازگشتند و مسلمانان را تضعیف کردند. تیراندازان مستقر بر بلندیها نیز با این تصور که دشمن شکست خورده و زمان صلح و جمعآوری غنائم فرا رسیده است، مواضع خود را ترک کردند و جنگ…
-علیه مسلمانان-
باعث تغییر مسیر آن شدهاند. و در اطراف پیامبر ما (ص) جز تعداد انگشت شماری از صحابه باقی نمانده بود، همه به این سو و آن سو فرار کرده بودند.
در این آیه آمده است:
“سستی نکنید!”
به نظر می رسد این عبارت به وضعیتی اشاره دارد که در آینده رخ خواهد داد. از این منظر، آیه…
جنبه ای دارد که از آینده خبر می دهد.
همچنین می توان گفت.
برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید:
– “اگر از من بخواهند انجیل را خلاصه کنم، میگویم ‘محبت’. اما اگر بخواهند قرآن را خلاصه کنم، میگویم ‘آیات مکه محبت، و آیات مدینه کینه، نفرت، دشمنی، کشتار، جنگ و شمشیر است.'” آیا میتوانید در این مورد به من اطلاعاتی بدهید؟
– در اسلام، اصل بر جنگ است یا بر صلح؟
با سلام و دعا…
اسلام در پرتو پرسشها